تحقیق معماری 24 ص
دسته بندي :
علوم پایه »
پاورپوینت معماری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 30 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
1- معماری
1-1- تعريف معماري
شناخت معماري با شناخت عوامل تشکيل دهنده آن آغاز مي شود. اين برداشت در برگيرنده کليه عناصر کالبدي و ساختاري است و امور و مسائل جامعه شناختي فرهنگي - که از شاخه علوم انساني نشاءت گرفته - کليتي را مي سازد که بدان، معماري اطلاق مي شود.
1-2- تعريف معماري از نگاه معماران
تعريف معماري از نگاه معماران متفاوت است .به برخي از آنها مي پردازيم:
ويليام موريس:
معماري شامل تمام محيط فيزيکي است که زندگي بشري ر احاطه مي کند وزماني که عضوي از اجتماع متمدن هستيم نمي توانيم از معماري خارج شويم زيرا معماري عبارت است از مجموعه تغييرات و تبديلات مثبتي که هماهنگ با احتياجات بشر روي سطح زمين ايجادشده است و تنها صحراهاي دست نخورده از آن مستثني هستند.
جان راسکين:
تعريف درست معماري بطوريکه آن رااز يک مجسمه متمايز کند عبارت است از هنر طراحي مجسمه براي يک مکان خاص وجانمايي آن در آنجا براساس مناسب ترين اصول ساختمان .
اتين لويي بوله:
معماري چيست؟آيا من آن را همسو با وييروويوس به عنوان هنر ساختمان تعريف خواهم کرد؟نه.
اين تعريف داراي يک اشکال اساسي است. انسان براي ساختن بايد از تصور خود استفاده کند. نياکان ما کاشانه شان را تنها پس از اين که شکل آن را تصور مي کردند مي ساختند .
اين فرآورده ذهني و خلافيت هست که معماري را تشکيل مي دهد اينک ما مي توانيم آن را به عنوان هنر توليد هر نوع ساختمان و به حد کمال رساندن آن تعريف کنيم. بدين ترتيب هنر ساختمان تنها يک هنر ثانوي است که به نظر مي رسد براي ناميدن بخش علمي معماري مناسب باشد .
آدولف لوس :
زماني که ما يک تپه و توده خاک به طول ۶ فوت و عرض ۳ فوت در جنگل رو به رو ميشويم که با استفاده از بيل به شکل يک هرم روي هم انباشته شده است به فکر فرو ميرويم و چ
2
يزي در درون ما ميگويد : «اينجا کسي دفن شده است» . آن توده خاک معماري است.
لوکوربوزيه :
اينکه معماري در لحظه اي از خلاقيت بوجود مي آيد يک حقيقت انکار ناپذير است. زمانيکه ذهن درگير چگونگي تضمين استحکام يک ساختمان و نيز تامين خواسته هايي براي آسايش و راحتي است براي رسيدن به هدفي متعالي تر از تامين نيازهاي صرفا کارکردي برانگيخته ميشود و آماده ميگردد تا تواناييهاي شاعرانه اي را به معرض نمايش گذارد که ما را بر مي انگيزانند و به ما لذت و سرور ميبخشند.
1-3- حرکت در معماري
حرکت وسيله اي براي درک فضا است . وجود معماري مديون خلق فضا و درک فضا مديون حرکت مي باشد . حرکتي که به شکل خاص خود بوده ولي در ذات ، داراي يک ريشه مي باشد .حرکت در معماري يعني راه رفتن در ميان ديوار ها ، ستونها ، سقفها و ساير عناصر بصري و ايجاد خيال در ذهن .در نهايت هدف نهايي ايجاد خيال است و حرکت در معماري از ماده به خيال مي باشد . و اين کلام به اين معني است که حرکت خيالي در معماري به وسيله عناصر مادي وبصري شکل مي گيرد. فضاي معماري بر اساس نگرش خاص يک معمار به پيرامون خود به وجود مي آيد او ذهنش را به حرکت وا مي دارد تا تفکر کند و فضايي مطابق با آنچه که در ذهن مي پرواند خلق نمايد. فضاي او در ذهنش خلق شده است ، او در فضاي ذهني اش حرکت مي کند تا آنچه که قصد خلق کردنش را دارد به خوبي شکل دهد . معمار دست به کار مي شود انديشه هاي خود را روي کاغذ مي کشد او اين کار را با حرکت دستش انجام مي دهد . در پي همين حرکت ها او فضاي مورد نظرش را به کمک مصالح شکلي کالبدي مي بخشد . تا ديگران نيز آن را درک نمايند .حرکت در معماري را مي توان به شکل سه خاصيت فضايي مشاهده نمود :الف ) پويايي : فضايي را که القاء کننده حس حرکت فيزيکي ( جابجايي ) در فرد باشد فضاي پويا مي گوييم . نظير آنچه در باغ ايراني مشاهده مي نماييم .ب )سياليت : فضايي که حرکت را براي چشم ايجاد مي کند نه جابجايي در فضا را . در فضاي سيال اين چشم هاي ناظر هستند که حرکت مي کنند و فضا را درک مي نمايند نه پاهاي وي . - نکته : هر فضاي پويايي سيال ن
3
يز مي باشد زيرا به صورت ناخودآگاه حرکت چشم را نيز ايجاد مي نمايدج ) مکث : در ابتدا ذکر شد هر حرکتي در ذات خود داراي سکون مي باشد و آغاز و پايان هر حرکتي را سکون تشکيل مي دهد . در معماري نيز از اين اصل استفاده شده است . در صورت اعمال شدن هرگونه تغيير در حرکت و يا حالت آن ، فضايي به عنوان فضاي مکث در نظر گرفته شده است .وصل ، گذر و اوج در فضاي معماري ، در قالب همين سه خاصيت يعني سکون ( مکث ) ، پويايي ( حرکت فيزيکي ) ، سياليت ( حرک بصري ) شکل مي گيرند .
نمود عيني وصل ، گذر و اوج را مي توان در مسجد امام اصفهان مشاهده نمود . آنجايي که سردر اين مسجد به دليل تناسبات و تزئينات خود حس ورود را به فرد القا مي کند . و فرد براي ورود از خارج به داخل مکثي مي کند( وصل ) سپس وارد فضا مي شود و به صورت کاملا غير ارادي به سوي گنبد پيش مي رود و با چشمان خود تزئينات و کاشي هاي روي ديوارهاي حياط را مشاهده مي نمايد ( وصل) تا به گنبد خانه برسد ، مکث ميکند و با چشمان خود تزئينات داخل گنبد را مي ببيند (اوج) او با مکثي قبل از ورد ، حرکت و مجدداً مکث ، فضاي مسجد امام اصفهان را درک کرده است. ( سکون ، حرکت فيزيکي ، حرکت بصري – وصل ، گذر ، اوج ) - نکته : علاوه بر آنچه که در باب حرکت در فضاي معماري ذکر شد . فضاي معماري قادر است حرکتي را ، به سوي خيالي خاص در انسان پديد آورد . نظير احساس سبکي و تقدسي که در مساجد ايراني به فرد القا شده و باعث آزادي او از دنياي مادي و پرواز به سوي دنيايي غير مادي مي گردد . آنچه در مورد حرکت در معماري گفته شد را مي توان به اين شکل خلاصه نمود : حرکت در معماري وسيله اي است که معمار با استفاده از آن فضاي ذهن خود را خلق و درک مي نمايد . و ناظر بر اين اثر نيز به وسيله حرکت فضا را درک خواهد نمود . و در پايان اين ذات حرکت در فضا است که باعث حرکت ذهن به سوي خيالاتي خاص مي شود.
1-4- نور
1-4-1- نور در معماري
معماري بازي استادانه ، صحيح و با شكوهي از احجام تركيب شده زير نور مي باشد. چشمان ما تربيت شده اند كه فرم ها را زير نور ببينند، سايه و روشن ، اين فرمها را اشكار مي سازند(لوكوربوزيه).
4
از ديد همگان نور"جزء اساسي و ضروري در ساختمان است. که کار آن روشن کردن فضا به منظور قابل رويت ساختن آن است .در هنر ساختمان سازي يا به عبارتي معماري نور يکي از اجزايي است که کنار عناصر و مفاهيم ديگر از قبيل ساختار" نظم فضايي "مصالح" رنگ و .... مطرح مي شود و در طراحي به عنوان يک عنصر مجزا بايد نقش خود را ايفاکند . ولي واقعيت اين است که در بسياري از موارد در ساختمان سازي و معماري هاي داخلي به نور بيشتر به عنوان يک عامل روشن کننده که باعث کاهش مصرف نور مصنوعي و در نتيجه کاهش مصرف برق ! مي شود " مي نگرند و فقط به مواردي از قبيل اين که نور جنوبي و شمالي بر نور شرقي و غربي ارجحيت دارد و در مواقع ناچاري نور شرقي از نور غربي بهتر است "توجه مي شود و معماران به صورت کليشه اي و از روي عادت آن را رعايت مي کنند و اگر در ساختمان سازي نيازي به نور پردازي و ايجاد مفاهيم و تاکيد هايي توسط نور باشد منحصرا به استفاده از نور مصنوعي مي پردازند و با انواع درجات و رنگ هاي نور مفهوم و طرح خود را اجا مي کنند .
در صورتي که با نگاهي به تاريخ معماري گذشته ( تقريبا هر نوع معماري تاريخي ) نور به عنوان يک عنصر مجزا به کار گرفته شده و به نتايج بسيار زيبايي هم رسيده اند .
يکي از مهمترين مشخصه هاي نور طبيعي " توالي و دگرگوني آن در در طول روز است که باعث حرکت و تغيير حالت در ساعات مختلف مي شود ." در تاريخ نقاشي توجه به نور در دوره امپرسيونيست ها ديده مي شود . هنگامي که نقاشان آتليه هاي خود را ترک کردند و در زير نور خورشيد با نور طبيعي مشغول نقاشي شدند . از مشخصات اين سبک توجه به رنگ و نور در ساعات مختلف روز و انعکاس رنگ هاي اشياي مختلف در يکديگر و تاثير رنگ هاي پيراموني و به کار بردن رنگ هاي خالص و ناب مي باشد . قاعدتا لازم نيست که چنين تحولي در سبک معماري داخلي ما نيز به وجود آيد " با توجه به اينکه ما ساختمان هايي داريم که عنصر نور را به قدري قوي و جذاب در خود به کار گرفته اند که هر بيننده اي را به خود جذب مي کند . اين مقاله به بررسي نقش نور در معماري و معماري داخلي به عنوان يک جزء سازنده و مفهوم بخش مي پردازد و در خاتمه اميد بر اين دارد که در آينده در ساختمان ها همانند نياکانمان شاهد به کارگ