تحقیق تفكر مستقل 9 ص ( ورد)
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تفکر مستقل
روبن هرش ( متولد 1927) رياضيدان و فيلسوف امريکايي است که در ده 1980 مکتب انسانگرايي را در فلسفه رياضيات مطرح کرد. انسان گرايي رياضيات را يک پديده اجتماعي - تاريخي - فرهنگي ميداند که براساس احتياجات علوم و زندگي شکل ميگيرد، اشياء رياضي را شبيه پول، کارت دعوت و ... موجودي در شعور جمعي و احکام ريضاي را شبيه قانون، مذهب و ... مؤلفه اي از آگاهي اجتماعي ما تلقي مينمايد و معتقد است که بدون انسانها ،رياضياتي وجود ندارد. داستان واقعي و جذاب زير از نظر فلسفه
آموزش رياضي حاوي نکات بديع و ارزشمندي در راستاي ديدگاه لاکاتوش و لوديگ ويتگنشتاين دارد. اين دو فيلسوف، با تصور صورت گرايانه از رياضيات مخالف اند. اولي به ساز و کار کشف در رياضيات و نقشي که نوعي " ابطال " در پيشرفت رياضيات دارد توجه دارد، و از اين نظر رياضيات غيرصوري را شبيه علوم تجربي ميداند. دومي نيز، به خصوص در فلسفه اخير خود، رياضيات را نوعي " بازي زباني " و بنابراين مرتبط با زندگي اجتماعي انسان ميشمرد.
ليزا از من خواسته بود تا با دوقلوهايي که متقاضي ورود به سال هفتم بودند مصاحبه اي انجام دهم. مؤسسه
Santa Fe Preparatory School تمايلي به جذب دانش آموزاني که پيش معلم سرخانه درس خوانده اند، آن هم بدون اطمينان يافتن از ميزان آمادگي آنها براي محيط جديد، ندارد.
لودويگ و ايمره 5/99 درصد از کل نمره حساب را کسب کرده بودند اما نوعي پاسخ مضحک نيز در جوابهايشان وجود داشت. به نظر ميرسيد که آن دو قرباني تربيتي سخت ميباشند. هر دو کت و کروات پوشيده بودند و رفتارشان نيز بسيار محترمانه بود.
روبن: چرا ميخواهيد به اين مؤسسه بياييد؟
لوديگ: مادرمان فکر ميکند که وقتش رسيده ياد بگيريم چگونه با ديگران برخورد داشته باشيم.
ايمره: فکر ميکنيم اينجا از مدارس عمومي بهتر باشد.
روبن: نظر خودت در اين باره چيست؟
ايمره: خوب است.
لودويگ: مطمئناً خوب است.
روبن: بسيار خوب، آيا رياضي را دوست داريد؟
ايمره: درس خوبي است.
لودويگ: امتحان ساده اي بود.
روبن: بعداً ميفهميد که هر چه بالاتر برويد، رياضيات سخت تر ميشود. ( بچهها عکس العملي نشان ندادند. )
روبن: شما هر دو در امتحان به يک سؤال جواب اشتباه داده ايد. آي اين سؤال را به ياد داريد؟ 2،4، 8، 16؟
لودويگ: بله يادم است، سوال ساده اي بود.
روبن: جواب تو 16 بود.
ايمره: اشتباه است. ولي جواب من درست است.
روبن: تو جواب داده اي 2.
ايمره: بله و جواب درست هم همين است.