تحقیق چرا عده اي دست به خودكشي مي زنند ( ورد)
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 3 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
چرا عده اي دست به خودكشي مي زنند؟
كاربر محترم اين مطلب در چهار قسمت ارائه مي شود.
خودكشي رفتار يا پديده اي است كه از جوانب متعدد بايد مورد بررسي قرار گيرد. تا آنجا كه مشخص است خودكشي در بسياري از جوامع وجود داشته و دارد و در هر كجا كه انسان ها زندگي مي كنند خودكشي هم اتفاق مي افتد. بدون ترديد خودكشي در هر جا، هرخانواده و هر جامعه اي كه اتفاق بيفتد عوارض نامطلوب خانوادگي، اجتماعي و... برجاي مي گذارد؛ به نوعي كه اين خودكشي مي تواند عاملي براي شروع و يا بروز يك نوع بيماري رواني و يا جسمي گردد و حتي باعث متلاشي شدن خانواده و مانعي براي سير مطلوب و طبيعي خانواده شود . افراد يك جامعه نيز زماني كه از خودكشي فرد و يا افرادي مطلع شوند ، غم زده مي شوند و ممكن است دچار نوعي اضطراب و يا نگراني در مورد وقوع خودكشي در خانواده خود گردند، به همين دلايل است كه خودكشي بايستي از ديدگاه هاي رواني ، اجتماعي ، خانوادگي ، اقتصادي ، تحصيلي ، كاري ، قانوني و... مورد بررسي و توجه قرار گيرد. ريشه يابي هرگونه عامل ، و يا عواملي كه زمينه را براي خودكشي فراهم مي سازد بسيار مهم است ؛ از اين رو است كه اگر در كشورهاي پيشرفته آمار خودكشي بالا برود موضوع ، آنقدر مورد بحث و گفتگو قرار مي گيرد و كارشناسان و صاحب نظران موضوع خودكشي را بررسي مي نمايند تا زمينه مساعد ساز خودكشي را دريافته و براي آن به طور جدي چاره جويي نمايند.
خود كشي را مي توان به سه نوع تقسيم بندي نمود:
1- خودكشي موفق: افرادي كه به طور جدي خودكشي مي كنند و با روشي كه انتخاب مي نمايند به زندگي خود پايان مي دهند.
2- خودكشي ناموفق : آنهايي كه با هر روش انتخابي اقدام به خودكشي مي كنند و نجات مي يابند.
3- خودكشي پنهان يا مزمن: آمار خودكشي در اين نوع ، بسيار بالاتر از ديگرانواع خودكشي است. در اين مورد با وجودي كه فرد از انجام بعضي رفتارها و يا عادات آگاهي دارد و مي داند كه ادامه آن رفتار و يا عادات موجب عارضه جسمي، معلوليت و يا مرگ وي مي شود و با وجودي كه در مورد آن رفتار و يا عادات مخرب با وي مكرراً صحبت شده وعواقب آن به وي گوشزد مي گردد ، اما وي به رفتار وعادت خود ادامه داده و به سلامتي خود بي توجهي مي نمايد. شايد بتوان اين نوع خودكشي را "خودكشي محترمانه
" ناميد، به عنوان مثال: اعتياد به مواد مخدر، الكل، سيگار، استفاده غيرمجاز از داروهاي زيان آور، و يا بيماران قلبي ، فشار خوني ، و ديابتي ها ؛ كه اين بيماران در مورد استفاده از داروهاي تجويزي بي توجهي مي نمايند و رژيم غذايي خود را رعايت نمي كنند. درهمين زمينه بعضي از تصادفاتي كه منجر به مرگ راننده شده و نمي توان دليل و يا علت مشخصي را براي آنها پيدا كرد، نمونه ي اين گونه خودكشي است.
بررسي خودكشي از ديدگاه آماري و جوانب گوناگون
جالب است بدانيم كه سفيد پوستان بيشتر از رنگين پوستان خودكشي مي كنند و آمار خودكشي در افرادي كه از كشوري به كشور ديگر مهاجرت مي نمايند بيشتر است.
مردان سه برابر بيشتر از زنان ، خودكشي موفق دارند و زنان چهار برابر بيشتر از مردان اقدام به خودكشي مي نمايند كه نجات مي يابند و يا اين كه زنان بيشتر تظاهر به خودكشي مي نمايند.
در زمينه سن و سال : هرچه سن بالاتر مي رود ميزان خودكشي افزايش مي يابد . به طور كلي مردان از سن 45 سالگي به بعد و زنان از سن 55 سالگي به بعد اقدام به خودكشي بيشتري دارند و آمار خودكشي در سنين حدود 75 سالگي سه برابر جوانان است، اما بيشترين آمار خودكشي از سن 15 تا 24 سالگي است كه در پسران كمي بيشتر از دختران است.
اعتقادات مذهبي : دين و مذهب در خودكشي نقش مهمي دارد . در بسياري اديان، خودكشي رفتاري گناه آميز و ممنوع و در نتيجه حرام اعلام شده و اين عاملي است كه افراد را از اقدام به خودكشي باز مي دارد. به طور كلي آنان كه اعتقادات مذهبي پايدار و محكمي دارند كمتر خودكشي مي كنند. مسيحيان كاتوليك و مسلمانان آمار كمتري از خودكشي دارند، و يهوديان بيشتراز مسيحيان پروتستان خودكشي مي كنند . از سوي ديگر در بعضي از گروه ها براي اعتقادات خاصي كه دارند و براي هدف و يا اهدافي كه دارند به عنوان نوعي قرباني ، براي آن هدف ، خودكشي مي كنند.
مكان زندگي : آمار خودكشي در روستاها و شهرهاي كوچك در مقايسه با شهرهاي بزرگ كمتراست و اين مي تواند به دليل وجود قيد و بندهاي خانوادگي و اجتماعي و ارتباطات خاص محلي باشد؛ همچنين در روستاها و شهرهاي كوچك فشارهاي رواني كمتري به انسان ها وارد مي شود تا در شهرهاي بزرگ.
ازدواج : افرادي كه ازدواج كرده اند كمتر به فكر خودكشي مي افتند و خانواده هايي كه فرزند دارند كمتر از خانواده هاي بدون فرزند خودكشي مي كنند. همچنين افرادي كه بعد از ازدواج ، زندگي شان منجر به جدايي شده است بيشتر از افرادي كه همسر خود را از دست داده اند خودكشي مي كنند.
از ديدگاه اجتماعي : افرادي كه از نظر اجتماعي منزوي و گوشه گير هستند و ارتباطات اجتماعي كمتري دارند اقدام به خودكشي بيشتري دارند و آنها كه ارتباطات اجتماعي بيشتر و پايدارتري دارند كمتر به فكر خودكشي مي افتند. درحقيقت عدم توانايي دربرقراري ارتباطات اجتماعي و عدم توانايي همسويي با گروه هاي مختلف اجتماعي و تنهايي ، احتمال اقدام به خودكشي را افزايش مي دهد.
داشتن كار و شغل : كاركردن و داشتن شغل ، خطر خودكشي را كم مي كند. بعضي از كارهاي سخت و طاقت فرسا و فشارهاي رواني محيط كار كه خستگي جسمي و رواني را ايجاد مي نمايد احتمال اقدام به خودكشي را بالا مي برد . به همين دليل است كه آمارها نشان مي دهد خودكشي در پزشكان دو برابر ديگران است . عوامل ديگري مانند