تحقیق توطئه قتل نادرشاه ( ورد)
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
توطئه قتل نادرشاه
قبل از قتل نادرشاه برادرزاده اش عليقلي ميرزا حكمران سيستان و مضافات آن بود و محصلين ماليات، براي سيستان و مضافات يكصد و پنجاه هزار نادري ماليات تعيين كرده بودند و آن مبلغ را از عليقلي ميرزا ميخواستند. عليقلي ميرزا با اين كه مردي متكبر و خودخواه بود باتكاي اين كه نادرشاه، عمويش ميباشد و او ميتواند از وي بخواهد كه آن ماليات را تخفيف بدهد نامه اي به عم نوشت و در آن گفت امسال وضع محصول سيستان و مضافات بد بود و زارعين از عهده پرداخت يكصد و پنجاه هزار نادري برنميآيند و بهتر است كه وي آن مبلغ را به پنجاه هزار نادري تخفيف بدهد. نادرشاه ددر جواب برادرزاده اش نامه اي تند نوشت و گفت آيا تو اين قدر جسور شده اي كه بر مالياتي كه از طرف محصيلن من وضع شده است ايراد كميگيري؟ و اگر بيدرنگ يكصد و پنجاه هزار نادري را به محصلين ماليات پرداختي و مفاصاحساب گرفتي فبها و گرنه تو و مردم سيستان چشم ها را از دست خواهيد داد.
عليقلي ميرزا گرفتار محظوري شد كه چهار سال قبل از آن تاريخ محمدحسن خان رئيس طائفه اشاقه باش براي رفع آن محضور بحضورش رسيد و او با نخوت و آنگاه خشونت و دشنام او را از بارگاه خود راند. برادرزاده نادرشاه كه از وضع سيستان و مضافاتش مطلع بود ميدانست كه وي اگر تمام زارعين را بقتل برساند نميتواند يكصد و پنجاه هزار نادري فراهم كند. و از طرف ديگر ميدانست كه دستور شاه در مورد ماليات بايد اجرا شود و اگر خود نادر موديان ماليات را ببخشايد محصلين ماليات، آنچه را كه به ثبت رسانيده اند از موديان دريافت خواهند داشت و هرگاه حاكم محل بطرفداري از موديان برخيزد سرش را خواهند بريد. عليقلي ميرزا ميدانست كه اگر يكصد و پنجاه هزار نادري فراهم نكند و به محصلين ماليات ندهد بقتل خواهد رسيد. و لذا از مامورين وصول ماليات ده روز مهلت خواست و آنگاه بدون اطلاع آنها براه افتاد و خود را به مشهد (پايتخت ايران) رسانيد. از لحظه اي كه عليقلي ميرزا از سيستان براه افتاد منظورش كشتن نادر بود و روز و شب بدون درنگ و استراحت راه پيمود و بعد از پنج روز خود را به مشهد رسانيد و معلوم است كه روز و شب در راه اسب عوض كرد. از سيستان تا مشهود يكهزار و هشتاد كيلومتر راه بود و عليقلي ميرزا براي اين كه پنج روزه خود را به مشهد برساند. در هر شبانه روز دويست و شانزده كيلومتر راه طي نمود و بطور متوسط ساعتي 9 كيلومتر، امروز هزار و هشتاد كيلومتر راه در نظر ما كه در عصر اتومبيل و هواپيما زندگي ميكنيم بدون اهميت است و يك اتومبيل كه در جاده هاي مسطح با سرعت ساعتي يكصد كيلومتر حركت كند
توطئه قتل نادرشاه
قبل از قتل نادرشاه برادرزاده اش عليقلي ميرزا حكمران سيستان و مضافات آن بود و محصلين ماليات، براي سيستان و مضافات يكصد و پنجاه هزار نادري ماليات تعيين كرده بودند و آن مبلغ را از عليقلي ميرزا ميخواستند. عليقلي ميرزا با اين كه مردي متكبر و خودخواه بود باتكاي اين كه نادرشاه، عمويش ميباشد و او ميتواند از وي بخواهد كه آن ماليات را تخفيف بدهد نامه اي به عم نوشت و در آن گفت امسال وضع محصول سيستان و مضافات بد بود و زارعين از عهده پرداخت يكصد و پنجاه هزار نادري برنميآيند و بهتر است كه وي آن مبلغ را به پنجاه هزار نادري تخفيف بدهد. نادرشاه ددر جواب برادرزاده اش نامه اي تند نوشت و گفت آيا تو اين قدر جسور شده اي كه بر مالياتي كه از طرف محصيلن من وضع شده است ايراد كميگيري؟ و اگر بيدرنگ يكصد و پنجاه هزار نادري را به محصلين ماليات پرداختي و مفاصاحساب گرفتي فبها و گرنه تو و مردم سيستان چشم ها را از دست خواهيد داد.
عليقلي ميرزا گرفتار محظوري شد كه چهار سال قبل از آن تاريخ محمدحسن خان رئيس طائفه اشاقه باش براي رفع آن محضور بحضورش رسيد و او با نخوت و آنگاه خشونت و دشنام او را از بارگاه خود راند. برادرزاده نادرشاه كه از وضع سيستان و مضافاتش مطلع بود ميدانست كه وي اگر تمام زارعين را بقتل برساند نميتواند يكصد و پنجاه هزار نادري فراهم كند. و از طرف ديگر ميدانست كه دستور شاه در مورد ماليات بايد اجرا شود و اگر خود نادر موديان ماليات را ببخشايد محصلين ماليات، آنچه را كه به ثبت رسانيده اند از موديان دريافت خواهند داشت و هرگاه حاكم محل بطرفداري از موديان برخيزد سرش را خواهند بريد. عليقلي ميرزا ميدانست كه اگر يكصد و پنجاه هزار نادري فراهم نكند و به محصلين ماليات ندهد بقتل خواهد رسيد. و لذا از مامورين وصول ماليات ده روز مهلت خواست و آنگاه بدون اطلاع آنها براه افتاد و خود را به مشهد (پايتخت ايران) رسانيد. از لحظه اي كه عليقلي ميرزا از سيستان براه افتاد منظورش كشتن نادر بود و روز و شب بدون درنگ و استراحت راه پيمود و بعد از پنج روز خود را به مشهد رسانيد و معلوم است كه روز و شب در راه اسب عوض كرد. از سيستان تا مشهود يكهزار و هشتاد كيلومتر راه بود و عليقلي ميرزا براي اين كه پنج روزه خود را به مشهد برساند. در هر شبانه روز دويست و شانزده كيلومتر راه طي نمود و بطور متوسط ساعتي 9 كيلومتر، امروز هزار و هشتاد كيلومتر راه در نظر ما كه در عصر اتومبيل و هواپيما زندگي ميكنيم بدون اهميت است و يك اتومبيل كه در جاده هاي مسطح با سرعت ساعتي يكصد كيلومتر حركت كند
توطئه قتل نادرشاه
قبل از قتل نادرشاه برادرزاده اش عليقلي ميرزا حكمران سيستان و مضافات آن بود و محصلين ماليات، براي سيستان و مضافات يكصد و پنجاه هزار نادري ماليات تعيين كرده بودند و آن مبلغ را از عليقلي ميرزا ميخواستند. عليقلي ميرزا با اين كه مردي متكبر و خودخواه بود باتكاي اين كه نادرشاه، عمويش ميباشد و او ميتواند از وي بخواهد كه آن ماليات را تخفيف بدهد نامه اي به عم نوشت و در آن گفت امسال وضع محصول سيستان و مضافات بد بود و زارعين از عهده پرداخت يكصد و پنجاه هزار نادري برنميآيند و بهتر است كه وي آن مبلغ را به پنجاه هزار نادري تخفيف بدهد. نادرشاه ددر جواب برادرزاده اش نامه اي تند نوشت و گفت آيا تو اين قدر جسور شده اي كه بر مالياتي كه از طرف محصيلن من وضع شده است ايراد كميگيري؟ و اگر بيدرنگ يكصد و پنجاه هزار نادري را به محصلين ماليات پرداختي و مفاصاحساب گرفتي فبها و گرنه تو و مردم سيستان چشم ها را از دست خواهيد داد.
عليقلي ميرزا گرفتار محظوري شد كه چهار سال قبل از آن تاريخ محمدحسن خان رئيس طائفه اشاقه باش براي رفع آن محضور بحضورش رسيد و او با نخوت و آنگاه خشونت و دشنام او را از بارگاه خود راند. برادرزاده نادرشاه كه از وضع سيستان و مضافاتش مطلع بود ميدانست كه وي اگر تمام زارعين را بقتل برساند نميتواند يكصد و پنجاه هزار نادري فراهم كند. و از طرف ديگر ميدانست كه دستور شاه در مورد ماليات بايد اجرا شود و اگر خود نادر موديان ماليات را ببخشايد محصلين ماليات، آنچه را كه به ثبت رسانيده اند از موديان دريافت خواهند داشت و هرگاه حاكم محل بطرفداري از موديان برخيزد سرش را خواهند بريد. عليقلي ميرزا ميدانست كه اگر يكصد و پنجاه هزار نادري فراهم نكند و به محصلين ماليات ندهد بقتل خواهد رسيد. و لذا از مامورين وصول ماليات ده روز مهلت خواست و آنگاه بدون اطلاع آنها براه افتاد و خود را به مشهد (پايتخت ايران) رسانيد. از لحظه اي كه عليقلي ميرزا از سيستان براه افتاد منظورش كشتن نادر بود و روز و شب بدون درنگ و استراحت راه پيمود و بعد از پنج روز خود را به مشهد رسانيد و معلوم است كه روز و شب در راه اسب عوض كرد. از سيستان تا مشهود يكهزار و هشتاد كيلومتر راه بود و عليقلي ميرزا براي اين كه پنج روزه خود را به مشهد برساند. در هر شبانه روز دويست و شانزده كيلومتر راه طي نمود و بطور متوسط ساعتي 9 كيلومتر، امروز هزار و هشتاد كيلومتر راه در نظر ما كه در عصر اتومبيل و هواپيما زندگي ميكنيم بدون اهميت است و يك اتومبيل كه در جاده هاي مسطح با سرعت ساعتي يكصد كيلومتر حركت كند
توطئه قتل نادرشاه
قبل از قتل نادرشاه برادرزاده اش عليقلي ميرزا حكمران سيستان و مضافات آن بود و محصلين ماليات، براي سيستان و مضافات يكصد و پنجاه هزار نادري ماليات تعيين كرده بودند و آن مبلغ را از عليقلي ميرزا ميخواستند. عليقلي ميرزا با اين كه مردي متكبر و خودخواه بود باتكاي اين كه نادرشاه، عمويش ميباشد و او ميتواند از وي بخواهد كه آن ماليات را تخفيف بدهد نامه اي به عم نوشت و در آن گفت امسال وضع محصول سيستان و مضافات بد بود و زارعين از عهده پرداخت يكصد و پنجاه هزار نادري برنميآيند و بهتر است كه وي آن مبلغ را به پنجاه هزار نادري تخفيف بدهد. نادرشاه ددر جواب برادرزاده اش نامه اي تند نوشت و گفت آيا تو اين قدر جسور شده اي كه بر مالياتي كه از طرف محصيلن من وضع شده است ايراد كميگيري؟ و اگر بيدرنگ يكصد و پنجاه هزار نادري را به محصلين ماليات پرداختي و مفاصاحساب گرفتي فبها و گرنه تو و مردم سيستان چشم ها را از دست خواهيد داد.
عليقلي ميرزا گرفتار محظوري شد كه چهار سال قبل از آن تاريخ محمدحسن خان رئيس طائفه اشاقه باش براي رفع آن محضور بحضورش رسيد و او با نخوت و آنگاه خشونت و دشنام او را از بارگاه خود راند. برادرزاده نادرشاه كه از وضع سيستان و مضافاتش مطلع بود ميدانست كه وي اگر تمام زارعين را بقتل برساند نميتواند يكصد و پنجاه هزار نادري فراهم كند. و از طرف ديگر ميدانست كه دستور شاه در مورد ماليات بايد اجرا شود و اگر خود نادر موديان ماليات را ببخشايد محصلين ماليات، آنچه را كه به ثبت رسانيده اند از موديان دريافت خواهند داشت و هرگاه حاكم محل بطرفداري از موديان برخيزد سرش را خواهند بريد. عليقلي ميرزا ميدانست كه اگر يكصد و پنجاه هزار نادري فراهم نكند و به محصلين ماليات ندهد بقتل خواهد رسيد. و لذا از مامورين وصول ماليات ده روز مهلت خواست و آنگاه بدون اطلاع آنها براه افتاد و خود را به مشهد (پايتخت ايران) رسانيد. از لحظه اي كه عليقلي ميرزا از سيستان براه افتاد منظورش كشتن نادر بود و روز و شب بدون درنگ و استراحت راه پيمود و بعد از پنج روز خود را به مشهد رسانيد و معلوم است كه روز و شب در راه اسب عوض كرد. از سيستان تا مشهود يكهزار و هشتاد كيلومتر راه بود و عليقلي ميرزا براي اين كه پنج روزه خود را به مشهد برساند. در هر شبانه روز دويست و شانزده كيلومتر راه طي نمود و بطور متوسط ساعتي 9 كيلومتر، امروز هزار و هشتاد كيلومتر راه در نظر ما كه در عصر اتومبيل و هواپيما زندگي ميكنيم بدون اهميت است و يك اتومبيل كه در جاده هاي مسطح با سرعت ساعتي يكصد كيلومتر حركت كند