تحقیق تاریخچه مسجد
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 40 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تاریخچه مسجد :
حضرت ابراهیم به فرمان خدا، خانه کعبه را بنا نهاد تا موحدان و خداپرستان، عبادتگاههای در خور و شایسته داشته باشند. بعدها صومعه ها کلیساها و کنیسه ها، مکان عبادت پیروان ادیان گوناگون بود. در اسلام، پس از هجرت پیامبر به مدینه، اولین مسجد با همکاری مسلمانان ساخته شد.
نخستین مسجد را پیامبر در مدینه در کنار خانه خود ساخت. زمین آن، خوابگاه شتران بود و پیغمبر آن را از صاحبش خرید و سپس خلفا و حاکمان و پادشاهان بر وسعت آن افزودند و در تزیین آن کوشیدند.
در صدر اسلام در هر شهر، یک مسجد داشت. ولی از آنجا که برای بسیاری از مسلمانان، روزی پنج بار رفتن به مسجدهای دیگر کاری دشوار بود، از این رو، در کنار مسجد جامع شهر، مسجدهای دیگری در محله ها و حتی در روستاها ساخته شدند.
از زمان قدیم در هر مسجدی مناره یا مناره هایی برپا می شده است. مناره ها، برج گونه هایی هستند که مؤذن از فراز آن اذان می گوید و مؤمنان را به برپایی نماز فرامی خواند. مناره، نخستین بار در زمان امویان در سوریه ساخته شد.
مسجد ضرار : مسجدی بود که در کنار مسجد قبا، به وسیله گروهی از منافقان طایفه بنی غنم بن عوف ساخته شد که پیامبر با خراب کردن آن موافق بودند. منافقان کوتاه شدن مسیر بیماران و کسانی که کارشان زیاد است را بهانه ای برای ساختن این مسجد بیان کردند. این مسجد از روی حسادت و کینه، به عنوان مکانی برای دسیسه علیه اسلام بنا شده بود که پیامبر (ص) می فرمایند: «به این مسجد که مردمی ظالم آن را ساخته اند بروید و پس از ویران کردن، آن را آتش بزنید».
به مردم بگو به اين مكان (مسجد مقدَس جمكران) رغبت كنند و آنرا
عزيز دارند.
(از فرمايشات حضرت مهدى عج الله به حسن بن مثله جمكرانى)
مسجد مقدس جمكران در نزديكى شهر مقدس قم واقع شده و همواره پذيراى زائرينى از نقاط مختلف ايران و جهان مى باشد. اين مكان مقدس، تحت توجهات خاصه حضرت بقيه الله الاعظم (اوراحنا فداه) قرار دارد و آن حضرت از شيعيانشان خواسته اند كه به اين مكان مقدس روى آورند، چرا كه اين مكان، داراى زمين شريفى است و حق تعالي آن را از زمين هاي ديگر برگزيده است.
شيخ حسن بن مثله جمكرانى، يكى از صلحا و سومين سفير حسين بن روح نوبختى؛ یکی از نواب اربعه مىگويد: من شب سه شنبه، 17 ماه مبارك رمضان سال 373 هجرى قمرى در خانه خود خوابيده بودم كه ناگاه جماعتى از مردم به در خانه من آمدند و مرا از خواب بيدار كردند و گفتند:
برخيز و مولاى خود حضرت مهدى عليه السلام را اجابت كن كه تو را طلب نموده است.
آنها مرا به محلى كه اكنون مسجد جمكران است آوردند، چون نيك نگاه كردم، تختى ديدم كه فرشى نيكو بر آن تخت گسترده شده و جوانى سى ساله بر آن تخت، تكيه بر بالش كرده و پيرمردى هم نزد او نشسته است، آن پير، حضرت خضر عليه السلام بود كه مرا امر به نشستن نمود، حضرت مهدى عليه السلام مرا به نام خودم خواند و فرمود:
برو به حسن مسلم (كه در اين زمين كشاورزى مىكند) بگو: اين زمين شريفى است و حق تعالى آن را از زمين هاى ديگر برگزيده است، و ديگر نبايد در آن كشاورزى كند.
عرض كردم: يا سيدى و مولاى! لازم است كه من دليل و نشانه اى داشته باشم و گرنه مردم حرف مرا قبول نمىكنند، آقا فرمود:
تو برو و آن رسالت را انجام بده، ما نشانه هايى براى آن قرار مىدهيم، و همچنين نزد سيد ابوالحسن (يكى از علماى قم ) برو و به او بگو: حسن مسلم را احضار كند و سود چند ساله را كه از زمين به دست آورده است، وصول كند و با آن پول در اين زمين مسجدى بنا نمايد.
به مردم بگو: به اين مكان رغبت كنند و آنرا عزيز دارند و چهار ركعت نماز در آن گذارند.
دو ركعت اول:
به نيت نماز تحت مسجد است، در هر ركعت آن يك حمد و هفت بار (قل هوالله احد) خوانده مىشود و در حالت ركوع و سجود هم هفت مرتبه ذكر را تكرار كنند.
دو ركعت دوم:
به نيت نماز امام زمان عليه السلام خوانده مىشود، بدين صورت كه سوره حمد را شروع كرده و آيه (اياك نعبد و اياك نستعين) صد مرتبه تكرار مىشود و بعد از آن، بقيه سوره حمد خوانده مىشود، و سپس سوره (قل هو الله احد) را فقط يك بار خوانده و به ركوع رفته و ذكر (سبحان ربى العظيم و بحمده) هفت مرتبه، پشت سر هم تكرار مىشود. و سپس به سجود رفته و ذكر (سبحان ربى الاعلى و بحمده) نيز هفت مرتبه، پشت سر هم تكرار مىشود.
ركعت دوم را نيز به همين ترتيب خوانده، چون نماز به پايان برسد و سلام داده شود، يك بار گفته مىشود (لا اله الا الله) و به دنبال آن تسبيحات حضرت زهرا عليها السلام خوانده شود وبعد از آن به سجده رفته و صد بار بگويند: (اللهم صل على محمد و آل محمد).
آنگاه امام عليه السلام فرمودند: هر كه اين دو ركعت نماز را در اين مكان (مسجد مقدس جمكران) بخواند مانند آن است كه دو ركعت نماز در كعبه خوانده باشد.
چون به راه افتادم، چند قدمى هنوز نرفته بودم كه دوباره مرا باز خواندند و فرمودند:
بزى در گله جعفر كاشانى است، آنرا خريدارى كن و بدين مكان آور و آنرا بكش و بين بيماران انقاق كن، هر بيمار و مريضى كه از گوشت آن بخورد، حق تعالى او را شفا دهد.
حسن بن مثله جمكرانى مىگويد: من به خانه بازگشتم و تمام شب را در اند يشه بودم، تا اينكه نماز صبح را خوانده و به سراغ على المنذر رفتم و ماجراى شب گذشته را براى او نقل كردم و با او به همان مكان شب گذشته رفتيم، و در آنجا زنجيرهايى را ديديم كه طبق فرموده امام عليه السلام حدود بناى مسجد را نشان مىداد.
سپس به قم نزد سيد ابوالحسن رضا رفتيم و چون به در خانه او رسيديم، خادم او گفت: آيا تو از جمكران هستى؟ به او گفتم: بلى! خادم گفت: سيد از سحر در انتظار تو است. آنگاه به درون خانه رفتيم و سيد مرا گرامى داشت و گفت: اى حسن بن مثله من در خواب بودم كه شخصى به من گفت:
حسن به مثله، از جمكران نزد تو مىآيد، هر چه او گويد، تصديق كن و به قول او اعتماد نما، كه سخن او سخن ماست و قول او را رد نكن.
از هنگام بيدار شدن تا اين ساعت منتظر تو بودم، آنگاه من ماجراى شب گذشته را براى وى تعريف كردم، سيد بلافاصله فرمود تا اسب ها را زين نهادند و بيرون آوردند و سوار شديم، چون به نزديك روستاى جمكران رسيديم، گله جعفر كاشاني را ديديم، آن بز از پس همه گوسفندان مىآمد، چون به ميان گله رفتم، همينكه بز مرا ديد به طرف من دويد، جعفر سوگند ياد كرد كه اين بز در گله من نبوده و تاكنون آنرا نديده بودم، به هر حال آن بز را به محل مسجد آورده و آن را ذبح كرده و هر بيمارى كه گوشت آن تناول كرد، با عنايت خداوند تبارك و تعالى و حضرت بقيه الله ارواحنا فداه شفا يافت.
ابوالحسن رضا، حسن مسلم را احضار كرده و منافع زمين را از او گرفت و مسجد جمكران را ينا كرد و آن را با چوب پوشانيد. سپس زنجيرها و ميخ ها را با خود به قم برد و در خانه خود گذاشت، هر بيمار و دردمندى كه خود را به آن زنجيرها مىماليد، خداى تعالى او را شفاى عاجل مىفرمود، پس از فوت سيد ابوالحسن، آن زنجيرها ناپديد شد و ديگر كسى آنها را نديد.
و تاکنون مسجد مقدس جمکران، مأواي منتظران و محل راز و نياز ميليونها عاشقي است که شکوائيه دوري از معشوقشان را به حضرت باري تعالي ارائه ميدهند. در صحت اصل اين مسجد شکي نيست .... و کرامات عديده، مؤيد اين مسجد است.
(تلخيص از كتاب نجم الثاقب، ص 383 تا 388)
موقعيت جغرافيايي مسجد محدثين *
مسجد محدثين ، در محدوده مرکزي شهر بابُل(خيابان نواب صفوي) واقع شده است.بابُل شهري است
در شمال غربي استان مازندران و در سه فرسخي دريا که به تناسب رود بزرگي که ار اين شهر ميگذرد
و به تناسب دهکده بزرگ اطراف آن به نام «بابُل کنار» نام «بابُل» بر اين شهر نهاده شد و در سال
1314 به تصويب هيئت وزيران رسيد.(نام گذشته اين شهر به ترتيب مامطير،بارفروش ده و بارفروش
بوده است.)
معروفترين امامزاده اين شهر « امامزاده قاسم » و برادرش حمزه از فرزندان امام کاظم است که به
«آستانه » معروف مي باشد.
مساجد متعددي اطراف مسجد محدثين واقع شده است که مانند حلقه انگشتر آن را احاطه نموده اند .
قدمت تاريخي بناي اين مسجد 290 سال است که در زمان نادر شاه افشار به دستور امام زمان (عج)
به دست محمد نصير بارفروشي(ملا نصيرا) بنا شده است.بناي قديمي آن با ستونهاي چوبي بدون ديوار
بود و سقف آن را با حصير محلي مي پوشاندند و اطراف آن را با همان حصير حصار مي کردند .
از آنجا که منزل مسکوني مرحوم ملا نصيرا در جوار اين مسجد بود و اکنون نيز مقبره ايشان و مرحوم
شيخ کبير و قسمتي از خيابان درب پشت را در بر مي گيرد،استنباط مي شود که زمين مسجد ،براي
آن مرحوم بود و شاهد بر اين مطلب ،همجواري خانه مسکوني مرحوم ملا نصيرا با مسجد است که
درب کوچکي از خانه آن مرحوم به مسجد باز مي شد و آن مرحوم از آن در به مسجد ،براي نماز و
رسيدگي به طلابي که در حجره ها ساکن بودند ، مي آمد .
* تاريخچه مسجد
حدود 290 سال پيش اين مسجد به امر خاص حضرت مهدي(ع)به عالم جليل القدر،فرزانه دوره صفويه
«ملا نصيرا» بنا شده است.بر اساس تحقيقات حاصله و شو اهد موجود ،وي از نوادر روزگار و داراي فضايل
و کرامات بسياري بوده است که در بيداري خدمت امام زمان(عج) تشرف يافته و آن حضرت به ايشان امر