تحقیق استاد مرتضي مطهري 30 ص
دسته بندي :
دانش آموزی و دانشجویی »
دانلود تحقیق
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 36 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
استاد مرتضي مطهري
َ زاد، زادگاه و زندگي99
-1-13 در 13 بهمن ماه سال 1298 هجري شمسي در شهر فريمان از توابع مشهد در خانوادهاي از اهل علم و تقوا كودكي ديده به جهان گشود؛ خانهاي كه انوار علم و ايمان، تقوا و پاكي، راستي و درستي در آن پرتوافكنده بود و نام شايستهي «مطهري» بهترين معرف اين بيت پاك و مطهر بود. آري اين بزرگترين نعمتي بود كه از جانب پروردگار به شيخ محمدحسين مطهري (مردي كه عمري را در طريق حق پيموده و تقوا و پاكي و اخلاص در وجودش تجسم عيني يافته بود) داده شد، چرا كه شايسته نبود نور علم و تقوا در اين خانواده به خاموشي گرايد بلكه بايد فرزندي در اين خانواده متولد گردد كه مشعل فروزان اسلام را در دست گيرد و به اقصي نقاط اين جامعهي اسلامي نور بيفشاند و با كردار و گفتار خويش بشارت از غلبهي حق بر باطل و ايمان بر كفر دهد. آري، تقدير خداي تعالي چنين بود كه بر اين جامعهي اسلامي منت نهاده كوكب هدايتي ارزاني دارد كه در شب يلداي جهل و ظلمت دليل و رهنماي حقيقت جويان و حق پرستان باشد و در تاريكترين دوراني كه اسلام عزيز از اطراف و جوانب مورد حمله قرار ميگيرد با پاسداري از آن برخيزد و دين خدا را ياري دهد. سرانجام اين ستارهي درخشان هدايت در خانوادهي شيخ محمدحسين مطهري طلوع نمود.
خانوادگياش حكايت از اين جنبههاي بارز شخصيت او يعني طهارت و پاكي روحش ميكرد ولي بايد نامي كه براي او انتخاب ميشد نشان دهندهي جنبهي ديگري از شخصيت او باشد و لذا نام «مرتضي» بر او نهادند تا حكايت از روش پسنديده و شيوه مرضي او در زندگي بنمايد، و بدين ترتيب بود كه زندگي «استاد مرتضي مطهري» آغاز شد.
هر چند از حالات و خاطرات دوران كودكياش هنوز اطلاعي در دست نداريم ولي فرازهاي حساسي كه در طول زندگي او سراغ داريم و تقوا و پاكي و صدق و صفايي كه در سراسر زندگي او به چشم ديديم و نيز نشو و نماي او در چنين خانوادهاي پاك و مطهر همه حاكي از آن است كه در آن سنين خردسالي نيز بسان دوران كودكي پيامبر اكرم از كژي و ناپاكي به دور بوده و از امدادهاي غيبي و تأييدات الهي برخوردار.
پس از دوران كودكي به مكتبخانه رفته و به فراگيري قرآن و ديگر تعليمات ابتدائي ميپردازد.
در سنين حدود ده دوازده سالگي شور و عشق و علاقهي او به اسلام و علوم ديني كه در سراسر زندگي درخشان او متجلي بود در وجودش مشتعل ميگردد و هر دم اين شعله را از اعماق وجود او زبانه ميكشد. بالاخره راز دل را آشكار و تصميم خويش را مبني بر تحصيل علوم ديني برملا ميسازد؛ و اين درست هنگامي است كه ظلم و فشار حكومت استبدادي رضاخان روزگار را بر علما و روحانيون تنگ كرده و چهرهي ضد اسلامي او را آشكار نموده است. تصميم استاد مطهري همگان را به حيرت فرو برده بود كه شگفتا! در چنين هنگامي كه اوضاع سخت و ناگواري را كه بر علما و روحانيون ميرود به رأيالعين مشاهده مينمايد چگونه اين جوانك روزها و شبها را در اين انديشه به سر ميبرد. ناصحان و خيرخواهان به پند و اندرز پرداختند تا بلكه او را از اين انديشه منصرف سازند ولي غافل از آنكه دست ديگري در كار است و راه ديگري در پيش. هر حيلهاي كه ميانديشند سودي نميبخشد و آتشي كه در وجود اين جوانك پاك سرشت نهفته است نه تنها خاموش نگشته بلكه افروختهتر ميگردد. آخرالامر پافشاري و اصرار استاد مطهري در تصميم خويش بر رأي آنان فائق گشته به طوري كه بر تصميم او گردن نهاده و به تحصيل او در رشته علوم ديني رضايت ميدهند؛ و اينچنين است كه خدا دين خود را ياري ميدهد.
2
به سن دوازده سالگي - يعني در سال 1311 شمسي - به حوزهي علميهي مشهد عزيمت نموده و تحصيل علوم ديني را آغاز ميكند. در اين دوران باز يكي ديگر از فرازهاي حساس زندگي استاد مطهري كه نقش بسيار تعيين كننده در حيات علمي و معنوي او و نيز نقشي مؤثر در حيات ايدئولوژي اسلامي داشته است نمايان ميگردد. انديشههاي مربوط به خداشناسي سخت او را به خود مشغول ميدارد به طوري كه خواب و استراحت را از او باز ميگيرد، روز را در اين انديشه به شام و شام را به صبح ميرساند. روزها و شبها سپري ميشود، هفتهها و ماهها و سالها ميگذرد و استاد مطهري در اين دغدغههاي روحي به سر ميبرد، شك و حيرت وجود او را فرا ميگيرد؛ به اصالت و اهميت اين افكار و دغدغههاي روحي پي ميبرد كه اگر اين مسائل براي او حل نگردد و از اين وادي حيرت به سرزمين يقين و ايمان پاي ننهد در هر موضوع ديگر انديشه كردن جز اتلاف وقت نخواهد بود؛ و لذا مقدمات عربي، فقهي، اصولي و منطقي را تنها از آن جهت ميآموخت كه بتوانند او را آمادهي بررسي سخن فيلسوفان بزرگ بنمايند و لذا از همان دوران، فيلسوفان و عارفان و متكلمان تنها به اين دليل كه آنها را قهرمانان صحنه اين انديشهها ميدانست در نظرش بزرگ مينمودند؛ و لذا مرحوم آقا ميرزامهدي شهيدي رضوي، مدرس فلسفهي الهي حوزهي مشهد در ميان آن همه علما و مدرسين حوزه، تنها كسي است كه استاد مطهري را شيفتهي خود كرده و دل از دست او ربوده است؛ و شايد جاذبهي معنوي و آرزوي حاضر شدن در درس او بزرگترين مشوق و محرك استاد مطهري در طي هر چه سريعترِ علوم مقدماتي بوده است.
بالاخره استاد مطهري پس از حدود چهار سال تحصيل در حوزهي علميهي مشهد، در حدود سال 1316 شمسي عازم حوزهي علميهي قم ميگردد و اين، باز فرازي ديگر از زندگي پر فراز و نشيب اوست كه در تكوين شخصيت علمي و روحي او نقشي بسيار مؤثر ايفا نموده است. در طي پانزده سال اقامت در حوزهي علميهي قم و كسب فيض از محضر اساتيد بزرگ، بر اندوختهي علمي و معنوي خود افزوده و تحصيلات خود را در علوم و فنون مختلفهي اسلامي ارتقأ ميبخشد. يكي از فرازهاي حساس اين دوران كه در شخصيت روحي استاد مطهري تأثير به سزايي بخشيده است آشنايي با مرحوم حاج ميرزاعلي آقا شيرازي قُدٍّسَ سرُّه بوده است كه در سال 1320 در اصفهان رخ ميدهد.
4
َ مطهري در تهران
-2-15 استاد مطهري در سال 1331 به تهران مهاجرت نموده، فصل پر فراز و نشيب ديگري از زندگي خود را آغاز مينمايد. فعاليت علمي استاد مطهري از همين سال آغاز ميگردد. مقدمه و پاورقي بر جلد اول اصول فلسفه را در سال 1332 با پايان رسانده و شرح جلد دوم آن را نيز در سال بعد به انجام ميرساند. با اينكه بيش از سي و هفت سال از تأليف اين كتاب ميگذرد، گردش ايام از طراوت بيان و استحكام منطقي آن چيزي نكاسته است. استاد مطهري از سال 1332 به بعد مبارزات سياسي خود را شروع نموده و تا آخرين روزهاي حياتش آن را ادامه ميدهد، گرچه در طول تحصيل در حوزهي علميهي قم نيز با «فداييان اسلام» مرتبط بوده است. از سال 1334 فعاليت علمي خود را در دانشكدهي الهيات و معارف اسلامي شروع نموده و كار تعليم و تدريس را در آنجا به مدت بيست سال ادامه ميدهد. ضمناً حوزهي درسي ايشان در مدرسه مروي در زمينهي تدريس علوم مختلف اسلامي، خصوصاً فلسفهي اسلامي، از همان سالهاي اول مهاجرت به تهران تشكيل گرديده و تا سه سال قبل از شهادت ايشان ادامه داشته است.
دوران اقامت استاد مطهري در تهران از پربارترين دورههاي حيات ايشان است و در اين دوره است كه تمامي خدمات ارزندهي ايشان از تحقيق و تدريس و تأليف گرفته تا خطابه و وعظ و تبليغ و كوشش در حل مشكلات و نابسامانيهاي اجتماعي صورت ميگيرد.
موضوعي را طي چند بخش ارائه ميدهيم.
َ استاد مطهري و فرهنگ اسلامي
-3-15 از مشخصات بارز و مزاياي ارزندهي استاد مطهري و احاطهي وسيع او بر فرهنگ اسلامي و جميع فنون مختلف آن از قبيل فقه و ادبيات و اصول و تفسير و حديث و فلسفه و اخلاق و عرفان و سير و سلوك و تاريخ بود.100
در اينجا لازم است كه چگونگي نگرش استاد مطهري به فرهنگ و معارف اسلامي را روشن سازيم:
استاد مطهري كه با فرهنگ اسلامي و فنون مختلف آن، آشنايي كامل داشت و خصوصاً به انگيزهي پيدايش و سير تاريخي آنها واقف و نيز با قرآن و نهجالبلاغه و ديگر متون اصيل اسلامي مأنوس بود، با ديدي واقع بينانه به فرهنگ اسلامي نظر ميانداخت و اين معارف را از آن لحاظ كه از اسلام و قرآن نشأت گرفتهاند و فرزندان عزيز اسلام با عشق و اخلاص وافر براي شناخت اسلام آن را بنا به مقتضيات زمان و مسائل مستحدثه در هر عصر گسترش دادهاند، مورد توجه قرار ميدهد. اصولاً آياتي از قرآن كه راجع به احكام اسلام و دربارهي عبادات و معاملات و حدود و ديات و...است انگيزهي تكوين رشتهاي از فرهنگ اسلامي به نام «فقه» را فراهم ميكند، و آياتي كه راجع به اصول عقايد و معارف مبداً و معاد است زمينهي پيدايش كلام و فلسفهي اسلامي را به وجود ميآورد، و نيز تعليمات اخلاقي اسلامي، علماي علم اخلاق را به خود مشغول ميدارد و قِس علي هذا.
4
البته استاد مطهري مسائل را به دور از تعصب مينگريست، منكر اين واقعيت نبود كه برخي انديشههاي بيگانه در طول هزار و چهارصد سال از طريق دشمنان و به قصد خيانت يا از طريق دوستان و به قصد خدمت در فرهنگ اسلامي نفوذ كردهاند؛ و حتي استاد مطهري به اين نكته واقف بود كه در همين زمان كه نهضت اسلامي اوج گرفته است باز انديشههاي بيگانه از سوي اين دو گروه با مارك اسلامي عرضه ميشود، راه دفاع اين است كه فرهنگ اصيل اسلام را به زبان روز عرضه كرد و در مقابل انديشههاي بيگانه به پاسداري از ايدئولوژي اسلام پرداخت؛ با استفاده از فقه اسلامي «اقتصاد اسلامي» و «حقوق اسلامي» و «فلسفهي سياسي اسلامي» و با استفاده از فلسفه و حكمت و عرفان اسلامي «مسئله شناخت و جهان بيني اسلام» را عرضه نمود و با استفاده از معارف قرآني به نظر قران دربارهي فلسفهي تاريخ پرداخت؛ و استاد مطهري خود از كساني بود كه در اين راه خدمات ارزندهاي به جامعهي ما عرضه كرد.
َ استاد مطهري و ادبيات عربي و فارسي
-4-15 استاد مطهري به ادبيات عرب و رشتههاي مختلف آن از قبيل صرف و نحو، و بيان و بديع كه به عنوان مقدمهاي بر ديگر علوم اسلامي محسوب ميشود وقوف و آشنايي كامل داشته و در اين موارد در دوران اقامت در قم تدريس نيز ميفرمودهاند كه از آن جمله حوزهي درسي مطول ايشان را ميتوان نام برد. آشنايي و اطلاع وسيع استاد مطهري از ادبيات فارسي نيز شايان كمال توجه است. در اثر همين آشنايي دو جانبه با اسلام و ادبيات فارسي بود كه استاد به نقش بسيار مؤثر اسلام در ادبيات فارسي پي بردند و در غالب كتب ايشان اشعار زيبايي از مولوي و حافظ و سعدي و ديگران ميبينيم كه به مناسبت مطلب آورده شده است. احاطهي استاد مطهري بر شرح اشعار عرفاني و فلسفي، خصوصاً مثنوي مولوي و ديوان حافظ، شايان كمال توجه است.
شايد آشنايي استاد مطهري با ادبيات بسيار غني فارسي موجب شده است تا كتب و مقالات ايشان از شيوايي كلام و شيريني بيان برخوردار باشد. كلمات سنگين و دشوار در كتب ايشان معمولاً بسيار كمياب است و البته چنين شيوهي نگارش خصوصاً از ايشان كه همانند ديگر علما و فضلا زماني بسيار طولاني از زندگي خود را با كلمات و اصطلاحات فني و لغات عربي ميگذرانند بسيار مورد تحسين است و به تعبير آيت الله جوادي آملي نوعي فداكاري است