دانلود مقاله در مورد شاهراه
دسته بندي :
مقاله »
مقالات فارسی مختلف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 116 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
از گفته هاي هرودت و نوشته هاي ديواني گنجينهي تخت جمشيد بر مي
آيد که همهي کشورها با شاهراه ها با پايتخت هاي شاهنشاهي در پيوند
بوده اند در نوشته هاي تخت جمشيد ، گذشته از راه مهم ميان شوش و
تخت جمشيد، راه هاي بلخ ، کرمان ، هند ، آراخوزيا و گندار، هرات ،
ساگارتيا ، ماد ، بابل، مصر و ساردياد شده است پايتخت هاي شاهنشاهي
(پاسارگاد، پارسه شهر، شوش، بابل، همدان) با جاده هاي بزرگي کهيک
چهار پهلويي را پديد مي آورد به هم پيوند مي خورده است که از ميان
آنها راه شوش به پارس شهر شناخته شده ترين است از شوش به همدان،
شاهراه از لرستان نمي گذشت، چراکه اين راه بد، باريک و شيبدار بوده
است، پس جاده از دشت بابل و از بيستون به فلات ايران مي رفته است از
همدان جادهي ديگري از گاباي (اسپهان) تا پارس مي آمد و تا بندر بوشهر
در خليج پارس امتداد داشت هم چنين پايتخت ها به همهي کشورهاي
شاهنشاهي راه داشته اند در پاختر(شمال)، همدان از راگا (ري) و گرگان به
بلخ مي پيوست در نيمروز(جنوب)، پارس از کرمان به آراخوزيا و گندار و
از آنجا به درهي سنديا بلخ مي رفته است در خوربران(غرب)، دو شاهراه
در آغاز از شوش به اربل رفته، از آنجايکي از ارمنستان به آسياي کوچک و
به سارد مي رفته است و ديگري به سوي دمشق و مصر شاهراهي که از
شوش به سارد مي رفت مورد اشارهي نويسندگان باستان است؛ اين راه که
بيش از دوهزار و ششصد کيلومتر درازا داشت و دربردارندهي صدويازده
ايستگاه و چاپارخانه بود را به گفتهي نويسندگان، کاروان ها در نود روز مي
پيمودند؛ در حالي که پيک هاي شاهانه يک هفته!
شاهراه ها اهميت راهبردي بسياري داشتند و لشکرکشي ها از شاهراه ها
انجام مي شد، زيرا که انبار هاي آذوقه در اين راه ها موجود بود همچنين
شاهراه ها کمک شاياني به بازرگاني ميان کشوري مي کرد کارکنان دولتي
و چاپارها داراي گذرنامه اي بودند که به آنها امکان مي داد تا از امکانات
راه ها بهره برند شهربان ها موظف بودند در راه ها انبارهاي آذوقه
فراهم آورند در پي اين تدابير، به نوشتهي هرودت۵ ايرانيان بر روي جاده
ها انبارهاي آب تدارک ديدند، به احتمالي در مسير وصول به اين هدف
است که قدرت هخامنشي، کندن کاريز را در دامنهي البرز تشويق مي کرد
تا ذخاير آب هميشگي در بخش بزرگي از جاده اي که ماد را به آسياي
ميانه پيوند مي داد تامين کند
شاهراه ها بر خلاف راه هاي ديگر پهن بودند و براي ارابه هاي چهارچرخه و
دوچرخه قابل استفاده؛ شاهراه ها جاده هاي خاکي و سنگفرشي بودند که از
آنها به خوبي نگهداري مي شد و در آنها نشانه هاي راهنما وجود داشت
اين راه ها از زيرسازي خوبي برخوردار بوده اند: جاده هاي ارابه رو که با
پهناي گز و با ملات قيريا ذغال براي جلوگيري از نم زمين در زير و سه
رده آجر مياني و يک رديف سنگ در بالا ساخته مي شد ، حتي براي گذر
خودرو نيز مناسب مي نموده اند از شاهراه هاي ارابه رو، ارابه ها با
سرعت تاخت اسب مي گذشتند، چه هم جاده هموار بود و هم به نظر مي
آيد که چرخ ها آجدار بوده و از توغه (رينگ) و ماده اي نرم به جاي
لاستيک امروزين برخوردار بوده است
درازاي شاهراه ها را به فرسنگ که مقياس درازاي ايراني، در حدود پنج و
چهار دهم کيلومتر بوده برآورد ميکردند درشاهراه ها کاروانسراها و
ايستگاه ها و پاسگاه هاي نگهباني، به فاصله اي معين وجود داشته است
ادارهي راه هايي به اين گستردگي که مستلزم افراد پرشمار و متخصص
است ، يکي از جلوه هاي روزگار هخامنشي است در برخي از نوشته هاي
ديواني پارسه به گروهي کارشناس براي نگهداري جاده هاي احداث شده و
گشايش جاده هاي نوين اشاره رفته است البته گاه براي تعمير و نگهداري
راه ها از ارتش بهره برداري مي شده است رفت و آمد در شاهراه ها
زير نظارت دقيق کارگزران شاه بود، چراکه شاه مسئول استقرار امنيت و
نظم در شاهراه ها و حفظ مسافران را برعهده داشت از کثرت رفت و آمد
در راه ها مي توان به ميزان بالاي امنيت پي برد و در راه نيازي به مراقب
مسلح نبود و با شگفتي مي بينيم که دو مرد با هشت خدمهي همراه، بدون
محافظ، باج بابل را به پارسه آورده اند
بخشي از جاده اي که ميان پارس و ماد بوده است در پارسيافت شده
است که در برخي جايها به بلنداي ده متر در سنگ کنده شده است به
بخشي از نوشتهييک جهانگرد اروپايي دربارهي راه ميان پارس شهر و
پاسارگاد نظر مي افکنيم :
هنگامي که اندازه اي در تنگهي پولوار راه پيموديم، ازيک سربالايي
سنگستاني بالا رفتيم و به "سنگ بر" درآمديم و سنگ بر راهي است که
نزديک ۲۰۰يا ۳۰۰ يارد درازا دارد و آنرا در شکم سنگ پديد آورده اند،
به گونه اي که پايان آن، از کوه بيرون مي آيد و از آنسوي تنگه سربدر مي
آورد و پديدآوردن اين راه، از آنرو بوده که راه رسيدن به پارسه را
نزديکتر کنند تا بتوان زودتر از پاسارگاد بدانجا رفتيا برگشت
زهي بر چيره دستي و کارداني مهندسان و استادکارهاي ايراني که در
هزاران سال پيش، چنين راهي را در ميان سنگ پديد آورده اند
هنگامي که سرگرم تماشاي سنگبر بودم؛ به نيروي انديشه، چندهزار سال به
گذشته رفتم و اين گونه انگاشتم کهيک سوار با فر و شکوه که بر پشت
اسبي راهوار و بادپيما سوار شده، به تندي از اين راه مي گذرد که پيامي را
از پاسارگاد به بارگاه شاهنشاه در تخت جمشيد برساند ويا فرمان شاه را