آزمایش ارزیابی آستانهی تشخیص نور چشمکزن (گزارش کار روانشناسی تجربی)
دسته بندي :
انسانی »
روانشناسی و روانپزشکی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
2
ارزیابی آستانهی تشخیص نور چشمکزن
چکیده
در بحث احساس و ادراک برای حواسّ انسان و حیوانات دو گونه آستانه برای حواسّ در مقابل محرّکهای آنها تعریف شده است. آستانهی مطلق و آستانهی اختلافی. در این بحث به تعریف آستانههای مذکور و شیوهی تعیین آنها خواهیم پرداخت. همانگونه که ذکر شد آستانهها برای تمامی حواسّ انسان مطرح هستند و همهی آنها قابل سنجش میباشند، امّا معمولاً به خاطر ملموستر بودن و ابتلای بیشتر، به آستانههای حسّ بینایی و چشم پرداخته شده است. در این نوشتار مختصر سعی بر این است که همین مورد بررسی شود و به ارائهی آزمایشی از تعیین آستانهی مطلق حسّ بینایی خواهیم پرداخت. در ادامه و به تناسب شیوههای تعیین آستانهها، با اصطلاح پسیکوفیزیک آشنا خواهیم شد که سهم بسیار زیادی در پیشرفت و توسعه و نظاممند شدن روانشناسی تجربی دارد. تقریباً میتوان شروع اوجگیری علمیِ رشتهی روانشناسی، و به تبع آن پیشرفت روانشناسی تجربی را از آغاز کشف قواعد و قوانین پسیکوفیزیک دانست. در انتها به انجام آزمایش سنجش ادراک آستانهی سوسو خواهیم پرداخت و نتایج به دست آمده از این آزمایش را در جدولی درج خواهیم کرد و به تحلیل آن میپردازیم.
کلیدواژه: آستانهی مطلق[1]، آستانهی اختلافی[2]، پسیکوفیزیک[3]، آستانهی ادراک بسامد سوسو[4].
مقدّمه
در نظر آورید که به موجودی از کرهای دیگر برخوردهاید و میخواهید تعیین کنید این موجود تا چه اندازه به نور حسّاس است. برای این منظور چه خواهید کرد؟ شاید سرراستترین کار، تعیین حدّاقل مقدار نوری باشد که این موجود میتواند تشخیص دهد. این فکر، کلید اندازهگیری حسّاسیّت حسّی است. به این معنا که متداولترین راه برای اندازهگیری حسّاسیّت هر دستگاه حسّي تعیین آستانهی مطلق آن است. (اتکینسون، 1385)
و یا شاید برای شما اتّفاق افتاده باشد که به خاطر شکایت از ضعف بینایی به چشمپزشک مراجعه کرده باشید. در مطب چشمپزشک دستگاههایی قرار دارند که با استفاده از آنها و گاهی با کمکی که از خود بیمار میگیرند سعی میکنند تا نمره یا شمارهی چشم او را تعیین کنند و این تشخیص را بدهند که آیا او از لحاظ بینایی، چشمانی ضعیف دارد یا اینکه طبیعی است و در صورتیکه به این نتیجه برسند که بیمار بینایی ضعیفی دارد به این مسئله میپردازند که چشمان او تا چه حد ضعیف هستند و باید از چه نوع لنز یا عدسی برای به کار بردن عینک استفاده شود. همچنین برخی افراد ممکن است به انگیزههای گوناگونی به شنوایی سنجی برای تست میزان شنوایی خود مراجعه کنند. این مراجعه ممکن است به خاطر شکایت از صدای گوش و یا کمشنوایی و یا برای استخدام شدن در برخی مراکز، باشد. تمامی دستگاههایی که یک چشمپزشک و یا یک شنواییسنج برای تست میزان دید یا شنوایی به کار میبرند، به نوعی با بحث ما در ارتباط هستند. سنجش میزان آستانهها در حواس و در مثال ما، بینایی و شنوایی، اینرا مشخّص میکنند که آن حسّ مورد نظر تا چه حد توانایی دارد و یا اگر تواناییاش کاهش یافته و ضعیف شده است تا چه میزان این اختلال پیش آمده است و برای درمان آن به چه نوع دارو یا درمانی نیاز میباشد.
2
پس همانگونه ملاحظه میکنید بحث از آستانهها بحثی صرفاً علمی و بدون فایدهی عملی نمیباشد بلکه در تشخیص بیماری و درمان اختلالهای به وجود آمده نیز مؤثّر است.
تعریف آستانهها
ابتدا به تعریف آستانه میپردازیم و بعد از آن به تناسب پیشرفت مباحث به تعاریف دیگر من جمله تعریف آستانهی مطلق و آستانهی اختلافی خواهیم پرداخت.
«در جریان افزایش شدّت یک محرّک یا تفاوت دو محرّک، نقطهایست که در آنجا محرّک از وضع ادراکناپذیر به وضع ادراکپذیر میرسد یا، نقطهای که در آنجا یک محرّک کاهشیابنده یا تفاوت قابل ادراک بین دو محرّک به وضع ادراک ناپذیر میرسد. مقدار آستانه تا حدودی تابع روش تعیین آن است.» (همان، ص 691)
تعریفی که از آستانهی مطلق ارائه شده است به شرح زیر میباشد:
«آستانهی مطلق حدّاقل مقدار محرّکی است که دستگاه حسّی میتواند آنرا به صورت پایا از نبود کامل تمیز دهد.» (همان، ص 142)
مثلاً ضعیفترین نوری که فرد میتواند به صورتی پایا آنرا از تاریکی کامل تمیز دهد. آوردن قید پایا به این دلیل میباشد که ممکن است در شرایط گوناگون افراد دارای آستانههای گوناگونی باشند امّا با تکرار آزمایش و گرفتن میانگین از افراد به میزان پایای آن پی میبریم.
تعریفی که از آستانهی اختلافی ارائه شده است به شرح زیر میباشد:
«آستانهی اختلافی که حدّاقل تفاوتهای قابل ادراک (JND)[5] نیز خوانده میشود، حدّاقل مقدار تفاوت بین دو محرّک است که فرد میتواند احساس کند.» (گلدشتاین، 1384، ص 16)
شیوههایی که برای تعیین این آستانهها به کار میروند گوناگون هستند که به برخی اشاره میشود.
رویکرد رفتاری نسبت به ادراک، بر روی رابطهی بین خاصیّت فیزیکی محرّکها و پاسخ ادراکی به این محرّکها متمرکز است. برای سنجش رابطهی بین محرّکها و ادراک روشهای گوناگون رفتاری به کار میرود. در اینجا بر روی دو روش پدیدار شناختی و سایکوفیزیکی، که کاربرد وسیعی دارند، متمرکز خواهیم شد.