اقتصادي جهاني

دسته بندي : انسانی » اقتصاد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 188 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏1
‏2
‏اقتصادي جهاني؟
‏گر چه بحث دربارة جهاني شدن اقتصادي نوشته هاي حجيمي پديد آورده، موضوعات مورد مناقشه حول محور چهار سؤال بنيادين، دسته بندي مي شوند. اين چهار سؤال به طور ساده عبارتند از:
‏آيا اقتصادي جهاني واحدي در حال پديد آمدن است؟
‏ شكل جديد سرمايه داري، كه ناشي از «انقلاب صنعتي سوم» است، تا چه حد در حال به دست گرفتن زمان كرة زمين است؟
‏ جهاني شدن اقتصادي تا چه حد تابع حكومت ملي و بين المللي مناسب و كارآمد باقي مي ماند؟
‏ آيا رقابت جهاني به سياست اقتصادي ملي و دولت رفاه اجتماعي خاتمه مي دهد؟
‏اين چهار سؤال هم فكر جهاني گرايان و هم فكر شكاكان را به خود مشغول مي كنند.
‏تداوم اقتصادهاي ملي
‏موضوع شكاكانة منعكس كنندة تفسيري محتاطانه از گرايش اقتصادي جهاني معاصر است. به نظر شكاكان، اگر در چارچوب تاريخ قضاوت كنيم، اقتصاد جهاني فعلي به جاي اين كه در در حال تبديل شدن به اقتصادي واقعاً جهاني باشد، فقط به طور سستي يكپارچه است. در مقايسه با عصر زيباي 1890-1914 ، هم گستره و هم مقياس جغرافيايي جريانات تجارت، سرمايه و مهاجران در حال حاضر نظم بسيار كمتري دارد (گوردون 1988 ؛ وايس 1998 ؛ هيرست و تامپسون 1999). گر چه امروزه ميزان جريانات ناخالص سرمايه ميان نظام هاي اقتصاد اصلي جهان تا حد زيادي بي‌سابقه است، جريانات خالص واقعي ميان آنها به طور قابل ملاحظه اي كم تر از ابتداي قرن بيستم است (زوين 1992 ؛ واتسون 2001). بسياري از اين نظام هاي اقتصادي، از جمله بسياري از كشورهاي در حال توسعه، كمتر از قبل به روي تجارت باز هستند كه اين امر موجب كاهش وابستگي آنها به سرماية خارجي مي شود (هوگولت 2001 ؛ هيرست و تامپسون 1999 ). افزون بر اين، ميزان مهاجرت جهاني در قرن نوزدهم تا حد زيادي ميزان مهاجرت در دورة فعلي را تحت الشعاع قرار ميدهد (هيرست و تامپسون 1999). با توجه همه اين موارد، اقتصاد جهاني معاصر به ميزان قابل ملاحظه اي كمتر از همتاي قرن نوزدهمي خود باز و جهاني شده است. شكاكان همچنين عقيده دارند كه اين اقتصاد يكپارچگي بسيار كمتري دارد.
‏1
‏2
‏اقتصادي جهاني؟
‏گر چه بحث دربارة جهاني شدن اقتصادي نوشته هاي حجيمي پديد آورده، موضوعات مورد مناقشه حول محور چهار سؤال بنيادين، دسته بندي مي شوند. اين چهار سؤال به طور ساده عبارتند از:
‏آيا اقتصادي جهاني واحدي در حال پديد آمدن است؟
‏ شكل جديد سرمايه داري، كه ناشي از «انقلاب صنعتي سوم» است، تا چه حد در حال به دست گرفتن زمان كرة زمين است؟
‏ جهاني شدن اقتصادي تا چه حد تابع حكومت ملي و بين المللي مناسب و كارآمد باقي مي ماند؟
‏ آيا رقابت جهاني به سياست اقتصادي ملي و دولت رفاه اجتماعي خاتمه مي دهد؟
‏اين چهار سؤال هم فكر جهاني گرايان و هم فكر شكاكان را به خود مشغول مي كنند.
‏تداوم اقتصادهاي ملي
‏موضوع شكاكانة منعكس كنندة تفسيري محتاطانه از گرايش اقتصادي جهاني معاصر است. به نظر شكاكان، اگر در چارچوب تاريخ قضاوت كنيم، اقتصاد جهاني فعلي به جاي اين كه در در حال تبديل شدن به اقتصادي واقعاً جهاني باشد، فقط به طور سستي يكپارچه است. در مقايسه با عصر زيباي 1890-1914 ، هم گستره و هم مقياس جغرافيايي جريانات تجارت، سرمايه و مهاجران در حال حاضر نظم بسيار كمتري دارد (گوردون 1988 ؛ وايس 1998 ؛ هيرست و تامپسون 1999). گر چه امروزه ميزان جريانات ناخالص سرمايه ميان نظام هاي اقتصاد اصلي جهان تا حد زيادي بي‌سابقه است، جريانات خالص واقعي ميان آنها به طور قابل ملاحظه اي كم تر از ابتداي قرن بيستم است (زوين 1992 ؛ واتسون 2001). بسياري از اين نظام هاي اقتصادي، از جمله بسياري از كشورهاي در حال توسعه، كمتر از قبل به روي تجارت باز هستند كه اين امر موجب كاهش وابستگي آنها به سرماية خارجي مي شود (هوگولت 2001 ؛ هيرست و تامپسون 1999 ). افزون بر اين، ميزان مهاجرت جهاني در قرن نوزدهم تا حد زيادي ميزان مهاجرت در دورة فعلي را تحت الشعاع قرار ميدهد (هيرست و تامپسون 1999). با توجه همه اين موارد، اقتصاد جهاني معاصر به ميزان قابل ملاحظه اي كمتر از همتاي قرن نوزدهمي خود باز و جهاني شده است. شكاكان همچنين عقيده دارند كه اين اقتصاد يكپارچگي بسيار كمتري دارد.
‏1
‏2
‏اقتصادي جهاني؟
‏گر چه بحث دربارة جهاني شدن اقتصادي نوشته هاي حجيمي پديد آورده، موضوعات مورد مناقشه حول محور چهار سؤال بنيادين، دسته بندي مي شوند. اين چهار سؤال به طور ساده عبارتند از:
‏آيا اقتصادي جهاني واحدي در حال پديد آمدن است؟
‏ شكل جديد سرمايه داري، كه ناشي از «انقلاب صنعتي سوم» است، تا چه حد در حال به دست گرفتن زمان كرة زمين است؟
‏ جهاني شدن اقتصادي تا چه حد تابع حكومت ملي و بين المللي مناسب و كارآمد باقي مي ماند؟
‏ آيا رقابت جهاني به سياست اقتصادي ملي و دولت رفاه اجتماعي خاتمه مي دهد؟
‏اين چهار سؤال هم فكر جهاني گرايان و هم فكر شكاكان را به خود مشغول مي كنند.
‏تداوم اقتصادهاي ملي
‏موضوع شكاكانة منعكس كنندة تفسيري محتاطانه از گرايش اقتصادي جهاني معاصر است. به نظر شكاكان، اگر در چارچوب تاريخ قضاوت كنيم، اقتصاد جهاني فعلي به جاي اين كه در در حال تبديل شدن به اقتصادي واقعاً جهاني باشد، فقط به طور سستي يكپارچه است. در مقايسه با عصر زيباي 1890-1914 ، هم گستره و هم مقياس جغرافيايي جريانات تجارت، سرمايه و مهاجران در حال حاضر نظم بسيار كمتري دارد (گوردون 1988 ؛ وايس 1998 ؛ هيرست و تامپسون 1999). گر چه امروزه ميزان جريانات ناخالص سرمايه ميان نظام هاي اقتصاد اصلي جهان تا حد زيادي بي‌سابقه است، جريانات خالص واقعي ميان آنها به طور قابل ملاحظه اي كم تر از ابتداي قرن بيستم است (زوين 1992 ؛ واتسون 2001). بسياري از اين نظام هاي اقتصادي، از جمله بسياري از كشورهاي در حال توسعه، كمتر از قبل به روي تجارت باز هستند كه اين امر موجب كاهش وابستگي آنها به سرماية خارجي مي شود (هوگولت 2001 ؛ هيرست و تامپسون 1999 ). افزون بر اين، ميزان مهاجرت جهاني در قرن نوزدهم تا حد زيادي ميزان مهاجرت در دورة فعلي را تحت الشعاع قرار ميدهد (هيرست و تامپسون 1999). با توجه همه اين موارد، اقتصاد جهاني معاصر به ميزان قابل ملاحظه اي كمتر از همتاي قرن نوزدهمي خود باز و جهاني شده است. شكاكان همچنين عقيده دارند كه اين اقتصاد يكپارچگي بسيار كمتري دارد.
‏1
‏2
‏اقتصادي جهاني؟
‏گر چه بحث دربارة جهاني شدن اقتصادي نوشته هاي حجيمي پديد آورده، موضوعات مورد مناقشه حول محور چهار سؤال بنيادين، دسته بندي مي شوند. اين چهار سؤال به طور ساده عبارتند از:
‏آيا اقتصادي جهاني واحدي در حال پديد آمدن است؟
‏ شكل جديد سرمايه داري، كه ناشي از «انقلاب صنعتي سوم» است، تا چه حد در حال به دست گرفتن زمان كرة زمين است؟
‏ جهاني شدن اقتصادي تا چه حد تابع حكومت ملي و بين المللي مناسب و كارآمد باقي مي ماند؟
‏ آيا رقابت جهاني به سياست اقتصادي ملي و دولت رفاه اجتماعي خاتمه مي دهد؟
‏اين چهار سؤال هم فكر جهاني گرايان و هم فكر شكاكان را به خود مشغول مي كنند.
‏تداوم اقتصادهاي ملي
‏موضوع شكاكانة منعكس كنندة تفسيري محتاطانه از گرايش اقتصادي جهاني معاصر است. به نظر شكاكان، اگر در چارچوب تاريخ قضاوت كنيم، اقتصاد جهاني فعلي به جاي اين كه در در حال تبديل شدن به اقتصادي واقعاً جهاني باشد، فقط به طور سستي يكپارچه است. در مقايسه با عصر زيباي 1890-1914 ، هم گستره و هم مقياس جغرافيايي جريانات تجارت، سرمايه و مهاجران در حال حاضر نظم بسيار كمتري دارد (گوردون 1988 ؛ وايس 1998 ؛ هيرست و تامپسون 1999). گر چه امروزه ميزان جريانات ناخالص سرمايه ميان نظام هاي اقتصاد اصلي جهان تا حد زيادي بي‌سابقه است، جريانات خالص واقعي ميان آنها به طور قابل ملاحظه اي كم تر از ابتداي قرن بيستم است (زوين 1992 ؛ واتسون 2001). بسياري از اين نظام هاي اقتصادي، از جمله بسياري از كشورهاي در حال توسعه، كمتر از قبل به روي تجارت باز هستند كه اين امر موجب كاهش وابستگي آنها به سرماية خارجي مي شود (هوگولت 2001 ؛ هيرست و تامپسون 1999 ). افزون بر اين، ميزان مهاجرت جهاني در قرن نوزدهم تا حد زيادي ميزان مهاجرت در دورة فعلي را تحت الشعاع قرار ميدهد (هيرست و تامپسون 1999). با توجه همه اين موارد، اقتصاد جهاني معاصر به ميزان قابل ملاحظه اي كمتر از همتاي قرن نوزدهمي خود باز و جهاني شده است. شكاكان همچنين عقيده دارند كه اين اقتصاد يكپارچگي بسيار كمتري دارد.

 
دسته بندی: انسانی » اقتصاد

تعداد مشاهده: 4461 مشاهده

فرمت فایل دانلودی:.zip

فرمت فایل اصلی: .doc

تعداد صفحات: 188

حجم فایل:95 کیلوبایت

 قیمت: 10,000 تومان
پس از پرداخت، لینک دانلود فایل برای شما نشان داده می شود.   پرداخت و دریافت فایل