ساختار اقتصادی واجتماعی حاشيه شهرمشهد وانحرافات اجتماعی 30 ص
دسته بندي :
انسانی »
اقتصاد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2
ساختار اقتصادی واجتماعی حاشيه شهرمشهد وانحرافات اجتماعی
چکيده
درکشورما جريان سريع شهرنشينی در20سال گذشته حاشيه نشينی واسکان غيررسمی رابه دنبال داشته واين پديده درحال رشدمشکلات اجتماعی,اقتصادی,فرهنگی,امنيتی وزيست محيطی فراوانی رادراغلب کلان شهرهای ايران به وجودآورده است . مشهد پس ازتهران بزگترين کلان شهرکشوربوده و رشدسريع شهرنشينی رادرچندسال گذشته تجربه کرده است . بخش عمده اين رشدبه حاشيه شهرمشهداختصاص داردکه جمعيتی معادل650هزارنفرووسعتی بيش از200کيلومترمربع راشامل می شود . شهرنشينی شتابان وادامه روندکنونی برنامه ريزي ها,جمعيت شهری بيشتریرادرآينده به سوی اين منطقه شهری سوق داده ومشکلات شهری بيشتری به وجودخواهدآورد . مناطق حاشيه نشين اين شهرکانون هزينه ها,کمبودها,نارضايتی ها,ناهنجاری های اجتماعی,روانی وفرهنگی ومسائل ضدامنيتی شده است وبديهی است درآيندهای نه چندان دورودرصورت بی توجهی به آن سبب ناامن شدن شهرمشهدخواهدشد .
مادراين پژوهش قصدداريم درمطالعه مقايسه ای ساختار اقتصادی واجتماعی مناطق حاشيه ومرکزشهر
مشهددرگرايش جوانان به انحرافات اجتماعی رادرسال 1384موردبررسی قراردهيم .
متن سازمان اجتماعی,ارتباطات ميان اعضاءراتعيين می کند. ساترلندبه جای اصطلاح ناهمامنگی ميان ساخت اجتماعی,نسبيٌت ساخت اجتماعی راترجيح می دهد . کلووارد واوهلين معتقدندکه هنجارهای اجتماعی دوجنبه دارند . هنجارهامرزبين عمل درست ونادرست رامعلوم می کنند. فرصت های نابرابر
اساس فرضيه کلووارد واوهلين است وارتباط بين بزهکاران باسابقه ومبتدی های جوان رامهم می دانند.
نظريه آنومی مرتون موقعيت فردرااساسا از لحاظ فرصت های مجاز می نگرد . کلووارد واوهلين ازنظريه مرتون تفاوت فرصت دسترسی به راههای مجازوازنظريه شاو ومک گی انتقال فرهنگی وازنظريه ارتباطات مختلف ساترلندتفاوت دسترسی به راههای غيرمجازرامی گيرند .به نظرآنهانوع بزهکاری وميزان دسترسی ساکنان به راههای غيرمجازراساخت اجتماعی تعيين می کند وارزشهای مناطق جرم خيزضدارزشهای جامعه به هنجاراست, شاو ومک گی نظام اجتماعی اين مناطق را بی سازمان می نامند .
واژه های کليدی: شهرنشينی,حاشيه نشينی,مرکزنشينی,کلان شهر,بی سازمانی اجتماعی,پيوندافتراقی,ساخت اقتصادی واجتماعی, انحرافات اجتماعی ,سرمايه اجتماعی .
- مقدمه
شهر نشيني بيش از پنج هزار سال قدمت دارد . تا سال 1900 از هر هشت نفر ، فقط يكي در مناطق شهري زندگي مي كرد . اما در پايان قرن كنوني نيمي از جمعيت جهان شهر نشين بوده كه دو سوم از اين جمعيت 3 ميلياردي در كشورهاي جهان سوم زندگي مي كنند (گِِيلبرت وگاگلر ، 1375 : 7 ).
بررسي تحولات شهر نشين كشورها نشان مي دهدكه كلان شهرهاي محدودي بخش عمده اي از جمعيت مناطق شهري و امكانات توسعه اقتصادي كشور را به خود جلب و جذب نمودند و چون زير ساخت هاي آماده اي
2
وجود نداشت لذا تبعات اقتصادي - اجتماعي نا خواسته فراواني را بر نظام اجتماعي اين كشورها تحميل كرده است . زيرا در محيط شهر سازمان اجتماعي ، نوع احساسات ، ذهنيات و نظام معيشت با جوامع پيشين تفاوت اساسي پيدا مي كند( گي روشه ، 1375 : 85 - 59).
كلان شهر مشهد ( دومين كلان شهر پس از تهران و بزرگترين كلان شهر مذهبي ) دو ويژگي و خصلت منحصر به فرد دارد كه در ساير كلان شهرها چنين موقعيتي وجود ندارد . اولين ويژگي ممتاز آن وجود زيارتگاه هشتمين امام شيعيان حضرت امام رضا ( ع ) مي باشد ويژگي عمده ديگر شهر مشهد همجواري و نزديك بودن مرزهاي آن با كشور افغانستان مي باشد و از آنجا كه عمدتاُ افاغنه در حاشيه شهر مشهد ساكن شده اند در وهله اول بيشترين تأثير را بر ساكنين اين مناطق به جا مي گذارند كه جاي تأمل و تعمق بيشتري دارد. ما در اين تحقيق در صدد پاسخگويي به سؤالات زير مي باشيم
1- اندازه جامعه اي كه فرد در آن زندگي مي كند چگونه و تا چه حدي بر شيوه زندگي ، روابط اجنماعي و شخصيت او تاثير مي گذارد ؟
2 - روابط وساختاراجتماعي مناطق حاشيه نشين چگونه است ؟
3- عوامل فردي واجتماعي موثردرگرايش به انحرافات اجتماعي جوانان درمناطق حاشيه ومرکزکدامند؟
4- آيا بين ساخت اجتماعي – اقتصادي مناطق حاشيه نشين با گرايش به انحرافات اجتماعي و رفتاري جوانان ارتباطي وجود دارد ؟
5 - آيا منشأ و ريشه بروز انحرافات اجتماعي از مناطق حاشيه نشين سر چشمه مي گيرد ؟
6- راهكارهاي سازگاري هر چه بيشتر ميان جمعيت حاشيه نشين و مركز چه مي باشد ؟
7- راهكارهاي كاهش انحرافات اجتماعي و رفتاري جوانان در حاشيه شهر مشهد با توجه به ساخت اقتصادي – اجتماعي آن مناطق در مقايسه با متن چيست ؟
باطرح سوال های فوق,ابتدالازم است به طوراجمالی به نظريه هاو نتايج تجربی حاصل ازتحقيقات پيشين درزمينه گرايش جوانان به انحرافات اجتماعی باتوجه به ساخت اقتصادی واجتماعی دردوجامعه مرکزوحاشيه پرداخته شود .
مبانی وچارچوب نظری پژوهش
اصحاب مكتب جامعه شناسي شهري شيكاگو يعني پارك ، برجس و مكنزي نخستين كساني بودند كه مواد اوليه جامعه شناسي جرايم شهري را وارد حوزه مطالعات اجتماعي كرده و اصول و روش ها
3
يي براي شناسايي , كشف و سرانجام كنترل آن پيشنهاد نموده اند . افزون بر اين ها ، بررسي جرايم شهري در جامعه شناسي معاصر بيشتر كار آن دسته از جامعه شناساني بوده كه مي خواسته اند از بعد ساختاري, بنيادي يا جهاني به موضوع بپردازند . در اين زمينه پژوهش هاي جامعه شناسي گرانسنگي در سالهاي اخير انجام شده كه در آنها مسأله آسيب شناسي رفتاري شهرنشينان بعنوان تابعي از تحولات اجتماعي و اقتصادي مورد بررسي قرار گرفته است .
نظريه بي سازماني اجتماعي بر تراكم جرايم در محيط هايي شهري تكيه دارد كه هنجارها و قواعد زندگي عمومي در آنها از استواري و نهادينگي مورد انتظار بي بهره است. معمولاً مشخصات چنين محيط هاي شهري به ويژه در مناطق جرم خيز پيرامون شهرهاي بزرگ يا شهرهاي در حال رشد مورد استفاده قرار مي گيرد كه در آنها انبوه جمعيت بي شكل و ناهمگن و بي بهره از الگوهاي مشروع و معتبر نظارتي آمادگي آن را مي يابد كه در سايه محروميتهاي موجود و نيز وسوسه هاي فرهنگ پرزرق و برق شهري احياناً به شيوه هاي نامشروع و خلاف در جهت دستيابي به هدف هاي عالي تر زندگي متوسل شود.(هارالامبوس و هولبورن ، 1990 :347)
كلوآرد (1959) مفهوم ساختارفرصت رابا افزودن يك متغير ديگر تحت عنوان «دستيابي به وسايل نامشروع» به متغيري كه مرتون تحت عنوان «دستيابي به وسايل مشروع» مطرح كرده بود،توسعه مي دهد و خاطرنشان مي سازد كه دستيابي به مؤلفه هاي يادگيري و فرصت از طريق هر قسم از وسايل چه مشروع و چه نامشروع جزيي از ساختارهاي اجتماعي هستند. يكي ديگر از نظريات كلوآرد درباره
انحراف عبارت است از: ((اقشارمختلف فر صت هاي گوناگوني براي كسب نقش هاي انحرافي فراهم مي آورند و اين كار عمدتاً از طريق دستيابي به پاره فرهنگهاي انحرافي و فرصت هاي به دست آمده براي ايفاي چنين نقشهاي اجتماعي انحرافي انجام مي گيرد.)) (چارلز گروثرز، 172:1379-142).
- نظريه پيوند افتراقي كه به مفاهيم گوناگون ترجمه شده ، ادوين ساترلند در اين نظريه بر اين نكته تأكيد دارد كه فرآيند يادگيري رفتار مجرمانه به وسيله دوستان فرد مجرم تعيين مي شود . در پاسخ به اين سؤال كه چگونه مردم ، هنجارها و ارزشها و رفتارهاي انحرافي را ياد مي گيرند ، ساترلند جواب داده كه در اثر معاشرتي كه با ديگران دارند . (پسر نوح با بدان بنشست / خاندان نبوتش گم شد) مهمترين نكات در رابطه با اين نظريه اين است كه رفتار تبهكارانه ، مانند ساير رفتارها آموختني است.فراگيري رفتار مجرمانه مستلزم يادگيري تكنيك ها و گرايش هاي مناسب براي ارتكاب جرم است. طول مدت و شدت تماس
4
هادرتعيين تاثيراين پيوندها وارتكاب جرم هم اهميت دارد.
(ستوده : 146-142).
بدين سبب مي توان حاشيه نشيني را مفهومي چند بعدي در نظر گرفت. در مورد ميزان انطباق يا عدم انطباق جنبه هاي مختلف حاشيه نشيني ، گرچه مي توان انتظار هماهنگي و انطباق آنها را داشت اما در مورد هر شهر خاص به نظر مي رسد بايد دست به مطالعه ميداني زد.
چارچوب نظری اين پژوهش ترکيبی ازنظريه های فوق الذکرساختارفرصت,دستيابی به فرصت های انحرافی ويادگيری اجتماعی , بی سازمانی اجتماعی و سرمايه اجتماعی می باشد .
در پايان نكات عمده مطالب را در چند جمله بيان مي داريم . بايد دانست جامعه خود جرم زاست و جرم و كجروي ، طبيعي هر جامعه است . بدين ترتيب جامعه بدون كجروومنحرف هم نخواهيم داشت. افراد منحرف ناقض نظم اجتماعي اند و اگر جرم از حالت عادي و طبيعي بودن خارج شود حالت آسيب به خود مي گيرد كه بايد براي حفظ نظم و تعادل به نوعي كنترل اجتماعي پرداخت.
يافته هاي مختلف در كلان شهرهاي امريكايي كه مورد مطالعه صاحبنظران مكتب شيكاگو قرار گرفته و كاهش آسيب هاي اجتماعي را از مركز شهر به سمت پيرامون نشان داده در بسياري از كلان شهرهاي كشورهاي آمريكاي لاتين و كشورهاي شرقي تاييد نشده است. در كلان شهرهاي اين كشورها بخش فقيرتر شهر ، نزديك به حومه ها ديده شده است. براي نمونه ، در كلان شهرهاي كشورهاي در حال توسعه مكان مربوط به «دار و دسته هاي تبهكار» عمدتاً در حاشيه هاي شهرها ، اجتماعات خشونت آميز سياسي درمراكز شهرها و اجتماعات پانكي هاي خياباني در مكان خاصي از شهر استقرارداشته اند.
جمعيت كلان شهرها در كشورهاي در حال توسعه آميخته اي ازگروه ها و اقوام و طبقات اجتماعي متعددي است كه با يكديگر هماهنگي ندارند. اين ناهمگوني ساختارهاي خشك اجتماعي را مي شكنند و موجب ايجاد تحرك ، بي ثباتي ، ناامني و بروز آسيب ها و كجروي هاي اجتماعي نظير قانون شكني ، بزهكاري جوانان juvenile delinquency
و انواع رفتارهاي جمعي مي شوند (توسلي ، 1374 :18).
در پژوهش حاضر مانند هر تحقيقي ديگر كه طالب وفاداري به اصول روش شناختي است ، مرور منابع مرتبط از اهميتي وافر برخوردار خواهد بود. زيرا با بررسي آثار ديگران و پي بردن به نكات قوت و ضعف تحقيقات انجام شده و همچنين با درنظر گرفتن مفاهيم ، نظرات و روشهاي بكار رفته و تكنيكهاي جمع اوري اطلاعات در تحقيقات مورد نظر مي توان تجاربي ارزنده بدست آورد.