نقش صادرات در اقتصاد ایران با تاکید بر الگوی بخش کشاورزی 16 ص
دسته بندي :
انسانی »
اقتصاد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1
نابع
عنوان صفحه
نقش صادرات در اقتصاد ایران با تاکید بر الگوی بخش کشاورزی 1
چكيده 1
واژه هاي كليدي 1
مقدمه 2
گزارش استاديار گروه اقتصاد دانشگاه بوعلي سينا 3
مدل 4
رشد بخش كشاورزي ايران 6
نقش عوامل طرف تقاضا در الگوي رشد بخش كشاورزي 7
اثر بخش كشاورزي بر رشد صادرات 9
خلاصه و نتيجه گيري 13
منابع و مآخذ 14
نقش صادرات در اقتصاد ایران با تاکید بر الگوی بخش کشاورزی
چكيده
اين مقاله به بررسي الگوي رشد بخش كشاورزي با توجه به عوامل طرف تقاضا مي پردازد . در طرف تقاضا چهار عامل اصلي وجود دارد كه م يتواند الگوي رشد يك بخش يا كشور را شكل دهد. اين عوامل عبارتند از گسترش بازار داخلي، گسترش بازار خارجي يا صادارت،
2
تغيير در تركيب تقاضا براي محصولات داخلي و وارداتي يا جانشيني واردات و تغيير تكنولوژي . از طرف ديگر تأثير صادرات بخش هاي مختلف اقتصاد بر رشد بخش كشاورزي مورد بررسي قرار گرفته است . نتايج حاصله نشان مي دهد كه رشد بخش كشاورزي از يك طرف عمدتًا وابسته به بازار داخلي و از طرف ديگر، آن قسمت از رشد بخش كشاورزي كه مّتكي به صادرات است عمدتًا متأّثر از صادرات بخشهايي مانند صنايع غذايي و نساجي است.
واژه هاي كليدي:
بازار داخلي، گسترش صادرات، جانشيني واردات، تغيير تكنولوژي، رشد.
مقدمه
عوامل تعيين كننده ي رشد بخش كشاورزي يا هر بخش ديگري را مي توان به عوامل طرف عرضه و تقاضا تقسيم بندي كرد كه در اين مقاله اثر تغييرات طرف تقاضا بر رشد بخش كشاورزي بررسي خواهد شد. تقاضا و تغييرات آن از جمله ي عوامل مهمي هستند كه منجر به شك ل گيري الگوي توليد و رشد بخش هاي توليدي مي شوند.
3
گزارش استاديار گروه اقتصاد دانشگاه بوعلي سينا
طرف تقاضا را مي توان به عوامل مختلفي تجزيه كر د. يكي از تقسيم بندي هايي كه مي تواند مبناي مناسبي نيز براي بررسي سياست هاي اقتصادي كشور باشد، عبارت است از : ١- تغيير در تقاضاي نهايي داخلي يا تغيير در ظرفيت بازار داخلي براي محصولات نهايي ؛ ٢- گسترش صادرات يا گسترش بازارهاي خارجي، ٣- تغيير در تركيب تقاضا براي محصولات توليدي داخل و محصولات وارداتي كه موسوم به سياست جانشيني واردات است ؛ و ٤- تغيير در تكنولوژي توليد كه به صورت تغيير در مبادلات بين بخشي يا به صورت تغيير در تقاضاي واسط هاي بيان مي گردد.
در بخش دوم اين مقاله به بررسي مدلي مي پردازيم كه بر اساس آن مي توان در چهارچوب جداول داده - ستاده اثرات اجزاي تقاضا را بر رشد بخش هاي توليدي بررسي كرد. در بخش سوم، مدل مذكور را براي اقتصاد ايران با تأكيد بر بخش كشاورزي به كار مي بريم. در اين بخش نتايج مربوط به بخش كشاورزي را با نتايجِ كل كشور مقايسه م يكنيم. هم چنين اثر صادارت محصولات مختلف را بر رشد بخش كشاورزي محاسبه خواهيم كرد. از آن جايي كه در اين مطالعه از جدول داده – ستاده استفاده مي شود، از جداول داده - ستاده ي سال هاي ۱۳۶۵ و ۱۳۷۳ استفاده مي كنيم كه داراي ساختار مشابهي هستند. هم چنين توجه شود آخرين جدول قابل دسترس كشور مربوط به سال ۱۳۷۳ مي باشد. از طرف ديگر اغلب مطالعاتي كه در كشورراجع به رشد صورت م يگيرد، عمدتًا مبتني بر رو شهاي اقتصاد سنجي هستند ومعمو ً لا از جدول داده - ستاده و به ويژه شيوه اي كه در اين مقاله به كار گرفته شده است، كمتر استفاده مي شود. در حالي كه استفاده از جدول داده - ستاده براي تجزيه ي عوامل تعيين
4
كننده ي رشد، در مطالعات خارجي بسيار چشم گير است. از جمله ي مهم ترين،(Albala, كارهايي كه م يتوان به آ نها اشاره كرد، مطالعاتي از قبيل البالا ) 1991هستند (Fujita, و فوجيتا ( 1991 )Duchin, دوچين ( 1988 )Fotela, فوتلا ( 1989
كه به تجزيه عوامل طرف تقاضا و تأثير آن بر رشد اقتصادي مي پردازند.
مدل
به منظور بررسي نقش عوامل طرف تقاضا بر رشد بخش كشاورزي از مد ل هاي داده - ستاده استفاده مي كنيم. اين الگوها معمو ً لا اثرات مستقيم و غيرمستقيم تغييرات يك بخش را بر بخش هاي ديگر اندازه گيري مي كنند. توجه شود كه در ا ين مدل، به عنوان مثال در رابطه با اثر صادرات بر رشد بخش كشاورزي هم اثر مستقيم صادرات محصولات كشاورزي را بر روي رشد بخش كشاورزي نشان م ي دهد و هم اثر غيرمستقيم آن را )كه موجب تغيير در بخش هاي ديگر شده و آن بخش ها نيز با بخش كشاوزري در ارتباط هستند ( نشان مي دهد. از طرف ديگر اثر صادارتِ ساير بخش ها بر بخش كشاورزي را نيز نشان مي دهد. به عنوان مثال صادرات محصولات صنايع غذايي تأثير جدّي بر رشد بخش كشاورزي دارد، زيرا مواد اوليه ي آن بايستي از بخش كشاورزي تأمين گردد.
حال يكي از روابط اساسي جدول داده - ستاده را در نظر بگيريد كه معمو ً لا در مطالعات كاربردي از آن استفاده مي شود. اين معادله بيان كننده ي توزيع محصولات ام بين تقاضاي واسطه اي و تقاضاي نهايي است:
xi تقاضاي نهايي براي محصولات آن است yi ام و i توليد كل بخش xi كه ام م ي باشد كه با استفاده از ضرايب i ام از محصولات بخش j واسطه اي بخش مي توان آن را به صورت زير نوشت:
فرم ماتريسي معادل هي ( ۲) عبارت است از: X = AX +Y (۳ (نيز ماتريس ضرايب A به ترتيب بردار توليد كل و بردار تقاضاي نهايي و Y و X كه فني است . حال معادله ي ( ۳) را به تبعيت از فوجيتا( ۱۹۹۱ ) به گون هاي مي نويسيم كه از طريق آن بتوان اثر اجزاي تقاضاي نهايي را بر توليد بررسي كرد . بدين منظور به ترتيب M و E مي توان نوشت كه Y=D+E-M ابتدا تقاضاي نهايي را به صورت نيز تقاضاي نهايي داخلي است كه شامل D .